خلاصه ماشینی:
در این حال منظومهء«مسیحا»( Messias )اثر طبع شاعر معروف هموطن خود یعنی کلوپشتوک( Clopstock )را خواند و خود بفکر تهیهء منظومهای که قهرمان آن حضرت موسی باشد افتاد ولی بعد چنین دریافت که طینت شورانگیز او را تنها درام نویسی میتواند جلوه دهد و بیدرنگ در آنراه گام نهاد و بمطالعهء درامنویسان و شاعرانی مانند لایسویتس( Leisewitz )و گرستنبرک( Gerstenberg )و شوربارت ( Schubart )پرداخت و در اثر الهام کلام این نویسندهء اخیرالذکر بود که درام معروف خود را،که عنوان«راهزنان»( Ra?uber )دارد بوجود آورد.
gesetze durch Gesezlosigkeit aufrecht zu halten" «راهزنان»اولین درام شاعر جوان بارها بمعرض نمایش نهاده شد و تأثیر زیادی مخصوصا در محافل جوانان عصبی بلند پرواز نمود و انتقادات متعدد که یکی از منتقدین خود شیلر بود له و علیه آن بوجود آمد ولی آنچه از این درام در افکار باقی ماند یکی آن بود که جوانان قرن هیجدهم ارویا که آنرا از لحاظ حیاتفکری دورهء انتباه فلسفی نامند ناراضی و عاصی و عصبی و بلند پرواز بار میآمدند،دوم آنکه شورجوانی و روح انتقاد در زندگانی وقتی سودمند است که سراسر تابع احساسات و هیجان نگردند و برای ساختن ابرو و چشم را کور نکنند و برای حفظ قانون بقانونشکنی توسل نجویند و بنام آزادی افسار گسیختگی را ترویج نکنند.
این دو معنای هنر را شاعر حکیم در مقالهء خود موسوم به «پرورش بدیعی انسان»( U?ber die Aesthetische Erzieehung des Menschen ) به بهترین وجهی بیان نمود و میدانیم در همان ایام نامدارانی نظیر هر در( Herder )و موریتز( Moritz )و گوته( Goethe مقام خاص خلاقیتی نسبت به هنر و هنرمند قائل شده بودند و افکار آنان در روح شیلر جوان تأثیر فراوان داشت.