خلاصه ماشینی:
"پرسیدند:میوهء خرد چیست؟ گفت:خرد را میوههای نیک و نژاده بسیار است لیکن من از آنها آنچه را به یاد دارم برای شما میشمارم:یکی از آنها این است که آدمی بهرهء خود را بدست آورد بدینگونه که نیت ببنددد که هر صاحب نعمتی را پاداش دهد و از این کار به نهایت قدرت رسد،و دیگر اینکه خوداری و پرهیز از گناهان را از دست ننهد،و دیگر اینکه به روزگار به هیچ حالی مطمئن نگردد و او را با اهمال در آمادگی خویش امیدوار نسازد،و دیگر اینکه گرد بدی نگردد،و دیگر اینکه محبت خود را از کسانیکه به وی کینه میورزند دریغ ندارد،و دیگر ایکه در کسب منافع برزک این جهان از نادانان پیروی نکند،و امام از سود آنجهان نادان را بهرهای نیست،و دیگر انیکه به هیچ کاری دست نزند مگر پس از تحقیق و اندیشه و تأمل،و دیگر اینکه فراخی زندگی وی را به کبر و نخوت مبتلا نسازد و تنگدستی هم او را به زبونی و ذلت نکشاند،و دیگر اینکه در رفتار خود با دشمن خویش روشی برگزیند که با آن وی را از حکم حاکم بیمی نباشد و با دوست خود نیز بدانگونه رفتار کند که با آن به عقوبت حاجت نیفتد،و دیگر آنکه هیچ کس را آن اندازه کوچک مشمرد که وی را شایستهء فروتنی نداند،و مردم بینوا نادان باشد،و دیگر اینکه مردم هرزه و اهل فحشا را گرامی ندارد هرچند از نزدیکان و توانگران و یا از همگنان و معاشران باشند،و دیگر اینکه در آزار دیگران پیشدستی نکند و آزار را با آزار پاداش ندهد،و اگر بر دشمنی چیره گردید از آنچه مقتضای حق و عدل است تجاوز نکند،و دیگر اینکه هوای نفس در برابر عقل وی ناچیز باشد،و دیگر اینکه ناتوانان را خوار نشمرد و از کوشش در راه خرد و حکمت دریغ ندارد،و دیگر اینکه گناهی که در گذشته مرتکب شده و از فرجام بد آن سالم جسته او را دلیر نسازد تا دوباره به آن برگردد،و دیگر اینکه در هیچ حالتی شکیبائی و وقار خود را از دست ندهد، و به ستایش ستایشگران که او را به چیزی میستایند که خود میداند در او نیست شادمان نگردد، و دیگر اینکه بر کسی که او را به عیبهائی نکوهش کند که خود میداند که در او هست کینه نورزد."