خلاصه ماشینی:
"اینکه میگوئیم قطعات باقیماندهء از این تاجنامه در عیون الاخبار بیش از این هشت قطعه ایست که ابن قتیبه در صدر آنها بنام«التاج»تصریح کرده و بارون روزن هم آنها را نقل کرده بدین دلیل است که دو قطعه از همین هشت قطعه از نامهای نقل شده که خسرو پرویز از زندان به پسرش نوشته بوده و از اینجا معلوم میشود که آن نامه هم که در ادبیات دورهء اخیر ساسانی شهرتی داشته و بعربی هم ترجمه گردیده و در مآخذ ادبی و تاریخی عربی هم اثاری از آن باقی مانده است جزء همین کتاب تاجنامه بوده و از راه همین کتاب بمنابع دیگر عربی و فارسی راه یافته است.
ممکن است حدس زد که نام اصلی این کتاب (1)-مجمل التواریخ،ص 66 و 70 و 80 «پیروز نامه»بوده نه«پرویز نامه»ولی اگر بنظر بیاوریم که پیروز پادشاه ساسانی در زمانی بیش از یکقرن پیش از خسرو پرویز میزیسته ولی در این کتاب چنانکه دیدیم مطالبی از زمان خسرو پرویز نقل شده و از آن گذشتة نه از آن پادشاه و نه از شخص دیگری بنام پیروز اخبار و حکایات زیادی در تاریخ به آن اندازه روایت نشده و حوادث بزرگی بدانسان که در سلطنت خسرو پرویز اتفاق افتاده در دوران انها روی نداده تا بتوان احتمال داد که دربارهء آنها و شرح حال و رفتارشان کتاب خاصی تالیف شده بوده،بنابراین خیلی بعید بنظر میرسد که کلمه«پیروز نامه»را نام اصلی کتاب بدانیم و خواهناخواه به این رای میرسیم که این کتاب همان«پرویز نامه»بوده که گاهی به«پیروز نامه»و گاهی به«سرور نامه»تحریف شده،همچنانکه میتوان احتمال داد که کتابی که ابن قتیبه آن را بنام«کتاب التاج»خوانده و مطالبی از آن نقل کرده همین کتاب یا مشتمل بر آن بوده است،نظیر آنچه دربارهء کتاب انوشروان دیدیم که در فارسی بنام سیره نامه یا پند نامه و از این قبیل خوانده شده و در عربی بنام«کتاب التاج فی سیرة انوشروان»معروف گردیده است."