خلاصه ماشینی:
"اخیرا مشارکت زنان در نهضت مشروطه مورد توجه عدهای از مورخان،بهویژهمورخان زن،قرار گرفته است آنان با پژوهش در منابع موجود به نتایج ارزشمندیرسیدهاند و نشان دادهاند که زنان در نهضتی که جامعه ایران را عمیقا تکان داد بیتفاوتو منفعل نبودهاند و،مانند مردان،در جنب و جوش بودهاند به طوری که باید گفت بیداریزنان از همین تاریخ شده است؛زیرا پس از آنکه نهضت مشروطه فروکش کرد فعالیتزنان در زمینههای گوناگون،بهخصوص در زمینی فرهنگی،ادامه یافت و به تدریج بهمشارکت زنان در امور اجتماعی،کار و پیشه،منجر شد.
البته در این وقت زنان از اهداف مردان پشتیبانی میکردند و خواستههایمدونی نداشتند؛ولی به مرور به فعالیت جداگانه در زمینۀ مسائل خاص خود پرداختندکه حاکی از تحول و دگرگونی درخواستهایشان بود؛اما باید گفت حرکت اخیر،از تأیید وهمراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان دست به دشمنی زدند.
زنی به روزنامه مجلس نوشت:«حس بشریت گواه است که زن ومرد را از حیث ادراک و شعور،فرق و تفاوت نیست و همچنان که پسران قابل تربیت وتعلیم هستند دختران نیز لایق دانستن و آموختن خواهند بود»و سپس اضافه کرد که«تربیت زنان باید در اموری باشد که واجب است،از قبیل تربیت اطفال و خانهداری؛امادر امور خارجه رجال از قبیل علوم پلیتیکی و امور سیاسی فعلا مداخله ایشان اقتضاندارد.
زنان خود به این عدم تساوی اشاره داشتند،بهخصوص یکی از آنان نوشت که درجنوب ایران اجازه افتتاح مدرسه دخترانه ندادهاند.
بعضی زنان پیشبینی چنین چیزی را میکردند و صدیقه دولت آبادی درنامهای خطاب به روزنامه دختران ایران نوشت که از این رویداد میترسد."