خلاصه ماشینی:
"*به نظر میرسد در مورد این پرونده فشارهایی هم به دادگستری وارد میشد تا محاکمه باسرعت انجام بگیرد؟ @باید بگویم این یک پرونده معمولی نبود؛چون برخی از مقامات نسبت به داراییهایهمدانیان چشم طمع دوخته بودند،و سپهبد ایادی معروف هم دلال این مظلمه بود!همچنین باید گفت که پرونده با مسائل سیاسی هم ارتباط پیدا کرده بود؛در اصل،اینپرونده مربوط میشد به اختلاف همدانیان با هژبر یزدانی!هژبر هم توانسته بود بهمقامات القاء کند که در کارخانه قند سوء استفاده شده است.
روز دیگری هم که به دیدار صادق احمدی رفته بودم تا او را در جریان فشارهاییکه از ناحیه برخی مقامات در مورد این پرونده وارد میشد قرار دهم به وزیر گفتم:بااینکه رئیس شعبه دیوان کیفر هستم،حاضرم هر شغل دیگری را در دادگستری بپذیرم (به تصویر صفحه مراجعه شود)همدانیان در حال واگذاری چکی به دانشکده هنریهای ملی و من از این شعبه بروم تا قاضی دیگری این پرونده را رسیدگی کند.
در این ملاقات از من سؤال کرد:چه راهیوجود دارد که ما بتوانیم محاکمه را سریعتر انجام دهیم؟ در جواب او گفتم:هیچ راه قانونی وجود ندارد،مگر اینکه قانون مخصوصی دراین مورد وضع شود و به تصویب مجلس برسد؛و بعد هم اضافه کردم لایحهای را به مجلس ارائه دهید که براساس آن اجازه داشته باشیم متهم بیمار را که قادر به حضوردر دادگاه نیست به صورت غیابی محاکمه کنیم.
عمل جالب توجهی که همدانیان در جریان رسیدگی به پرونده انجام داد این بود کهقسمت قابل ملاحظهای از ثروت سرشار خود را وقف دانشگاه اصفهان کرد و برایآنجا هیئت امنایی معین کرد که عبارت بودند از دادستان کل کشور،رئیس دیوانکشور،نخست وزیر و چند تن از وزرا و قضاوت دیوان کشور."