چکیده:
رابطۀ جامعه و حکومت از دهۀ 1980 به بعد با تغییرات و دگرگونیهای گستردهای روبهرو شده که ناشی از فضای ارتباط مجازی بین نیروهای اجتماعی و نیز انتقال آگاهیهای جدید نسبت به کارویژۀ جامعه، نهادهای اجتماعی و حکومتهاست. در چنین فرایندی، شاهد افزایش تعارض جامعه با حکومتها هستیم. اگر به موازات افزایش مطالبات و انتظارات گروههای اجتماعی، زمینه برای مقاومت حکومتها وجود داشته باشد، در آن شرایط، جلوههایی از عدم تعادل امنیتی ایجاد خواهد شد که میتواند مخاطرات و محدودیتهای سیاسی و راهبردی برای حکومتها ایجاد کند.با توجه به چنین نشانههایی، از اواسط دهة 1990 زمینه برای شکلگیری فرایندهایی به وجود آمد که تضادهای نهفته را به واکنش علنی در برابر رهیافتهای اجرایی و ساختاری نظامهای سیاسی تبدیل و پیامدهای خود را در قالب انقلابهای رنگی در اولین دهۀ قرن 21 منعکس کرد. در این شرایط، ساختار داخلی از دو حوزه مورد انتقاد قرار میگیرد: از یک سو نظام سیاسی باید به مطالبات فزایندۀ گروههای اجتماعی پاسخ گوید و از سوی دیگر، شاهد کنشگری نیروهای فراساختاری در فضای بینالملل هستیم. این شواهد نشان میدهند که در فضای جنگ نرم، مطالبات اجتماعی با استفاده از محیط مجازیتشدید میشود. مدیریت جنگ نرم بیانگر به کارگیری الگوهایی است که فضای عدم تعادل را به هماهنگی، تعادل و کنترل تبدیل کند.
خلاصه ماشینی:
"(هانتینگتون، 1370، ص 62) این امر نشان میدهد که از یک سو نظامهای اجتماعی و سیاسی نیازمند تحرک، تحول، دگرگونی و باز تولید میباشند و از سوی دیگر، چنین نظامهایی با پدیدههای جدید و متنوعی روبهرو میشوند؛ پدیدههایی که ماهیت قدرت را دگرگون میسازند.
این امر به مفهوم آن است که در روند جنگ نرم و در شرایطی که نشانههایی از قدرت نرم ظهور مییابد، زمینه برای شکلگیری اغوای اجتماعی نیز ایجاد خواهد شد.
به طور کلی میتوان تأکید کرد که در شرایط جنگ نرم: چرخۀ رسمی قدرت، تحت فشار ناشی از پیچیدگیهای ساختار اجتماعی و ارتباطی قرار میگیرد؛ احزاب و نهادهای سیاسی، کارکرد خود را برای کنترل محیط و سازماندهی برنامههای اجرایی از دست میدهند؛ گروههای اجتماعی با حمایت گروههای ذینفوذ و رسانهها، مطالبات خود را مطرح میکنند؛ در این فرایند، سیستمهای تماس متنوع و فراگیری بین مردم و دولت ایجاد شده است که این امر از کورپوراتیسم 1 تا مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیمگیریهای دولتی را تحت تأثیر قرار میدهد.
به همین دلیل است که امکان تحرک آنان افزایش یافته و به این ترتیب، شرایط برای قدرتسازی نیروهایی که در فضای جنگ نرم قرار میگیرند، ایجاد خواهد شد.
این امر به مفهوم آن است که در روند مدیریت جنگ نرم لازم است تا کشورها از یک سو تمامی ابزارهای در دسترس خود را به کار گیرند و از سوی دیگر ابتکارات متنوعی برای کنترل محیط، اتخاذ کنند تا از این طریق به حداکثر قابلیت راهبردی برای کاهش تهدیدها، کنترل نیروها و فضای تهدیدکننده نایل شوند."