چکیده:
در این مقاله ابتدا سعی شده است که به بیان اهمیت روش (dohteM) در تکوین
علوم پرداخته شود.سپس بر تأکید رویکرد اثباتگرایی (msivitisoP) در همانندی
علوم طبیعی از یک طرف و علوم انسانی از طرف دیگر از نظر روش پرداخته شده است.به این
منظور ابتدا پیشینه مختصری از رهیافت اثباتگرایی با تکیه بر اندیشههای
تجربهگرایی قرون هیجدهم و نوزدهم مورد بحث قرار گرفته و سپس به بیان مبانی
روششناختی اثباتگرایی با تأکید بر مدلهای تبیین علی توجه شده است.به همین منظور
علیت و شرط آن، تفاوت علت و دلیل، علیت طبیعی و اجتماعی، مدلسازی و انواع مدلهای
علی بررسی شده است.در پایان نیز پس از بیان پارهای از انتقادات وارده بر مبانی
روششناختی اثباتگرایی، به رویکرد رئالیسم روششناختی، به عنوان مکمل و جایگزین
جهت رهیافت اثباتگرایی مختصرا اشاره شده و در نهایت به بیان نتیجهگیری کلی از بحث
پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"به این منظور ابتدا پیشینه مختصری از رهیافت اثباتگرایی با تکیه بر اندیشههای تجربهگرایی قرون هیجدهم و نوزدهم مورد بحث قرار گرفته و سپس به بیان مبانی روششناختی اثباتگرایی با تأکید بر مدلهای تبیین علی توجه شده است.
از صاحبنظران دیگر مکتب اثباتگرایی که دارای شهرت و اهمیت هستند، میتوان از اسپنسر، میل و لاندبرگ نام برد، در مجموع پیروان رویکرد اثباتگرایی از دیدگاه روششناختی بر مدلهای تبیین علی و استفاده از آمار و حساب احتمالات در بررسی پدیده های اجتماعی تأکید دارند(10/ص 52).
به همین جهت در تبیین پدیدههای اجتماعی، لازم است که از یک طرف مجموعه عوامل متداخل در ایجاد یک پدیده مورد توجه و نظر قرار گیرد و از سوی دیگر به همبستگیهای درونی این عوامل عنایت و توجه شود.
«از همان ابتدا پوزیتیویستها با تضاد عمیقی مواجه بودند، زیرا از طرفی معتقد بودند که لازم است طرحریزی اجتماعی بر مبنای یافتههای مسلم علمی پایهگذاری شود و از طرف دیگر اعتقاد داشتند که نباید تنها منتقد بود، بلکه باید تصویری از جهان مطلوب نیز در نظر داشت.
لذا با توجه به این تضاد و دیگر مسائل و مشکلات مطرحشده در خصوص رهیافت جامعهشناسی اثباتگرایی میتوان سخن استنتاجی آخر را چنین بیان کرد که علیرغم نظر و پیشبینی پرچمداران و پیشگامان رویکرد جامعهشناسی اثباتگرایی، به ویژه طرح آن به عنوان دین جدید بشر از طرف کنت، این مکتب نتوانسته است راهگشای مسائل فردی و جمعی انسان در عرصههای مختلف جوامع پیچیده امروز باشد و به نیازهای گوناگون وی پاسخ دهد.
فلسفه علوم اجتماعی، ترجمه عبد الکریم سروش، چاپ اول، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1367."