خلاصه ماشینی:
"2 در این نامه که عامر شعبی مفاد آنرا از خود شریح شنیده چنین نوشته شده است:(هرگاه امری بتو واگذار شود بآنچه در کتاب خدا است داوری کن و اگر حکمی در کتاب خدا نیابی تا امر را با آن مطابقت دهی،به سنت رسول خدا مراجعه کن و هرگاه مطلوب خود را در آن نیابی بآنچه مردم اجماع نمودهاند عمل نما و چنانچه اجماعی در میان نباشد به رای و اجتهاد خود تکیه کن و اگر نخواهی اجتهاد کنی،حکم را به تأخیر بینداز که من تاخیر را بر خیر و صلاح (1)-تاریخ الفقه الاسلامی-دکتر محمد یوسف موسی، (2)-نظرة عامه فی تاریخ الفقه الاسلامی-دکتر علی حسن عبد القادر، Zبقیه پاورقی از صفحه قبل ندار مانند عقول کلیه سپس میگوید از جمله معانی عقل که مقول بتشکیک است نیروئی است که معانی و مفاهیم کلیه را عاری از هرگونه تقیدی ادراک میکند در مقابل نیروی حس وخیال و وهم که جزئیات مقارن با ماده و محدود بزمان و مکان خاص را ادراک مینماید.
از طاووس روایت شده که ابن عباس گفت:سه طلاق با یک لفظ اگرچه(به تقلید دوران جاهلیت)میان پارهای از مردم رواج داشت ولی در زمان رسول خدا و ابو بکر و دو سال از اوائل خلافت عمر،یک طلاق شمرده میشد لیکن عمر گفت:«مردم در کاریکه تحت اختیارشان است شتاب بیجا میکنند پس باید دربارهء آنان آنچه را که با شتاب خواهان آنند مجری داریم.
اما از این جهت برخلاف سنت رسول خدا است که از زمان پیامبر تا اوایل خلافت عمر حکم طلاق سهگانه بطریقی بود که آیه شریفه بر آن دلالت داشت باین معنی که به شتابزدگی مردم که تقلیدی از دوران جاهلی بوده ترتیب اثر داده نمیشد."