چکیده:
این مقاله با شناسایی دو پارادیم تاریخی در حقوق خانواده ایران،آنها را حقوق کامجویانه (-حقوق سنتی)و حقوق عاشقانه(-حقوق نو)نام نهاده است.این دو نگاه،در تحلیل مراتب چهارگانه"عشق"بهتر تبیین میشود:1.شهوت (Libido-) :که شور حیات و ماده جذب دو موجود به یکدیگر است.2.عشق رومانتیک (Eros-) :که تعالی شهوت به سوی ایثار است 3. انس و محبت (Philia-) :در اینجا دیگر شهوت صرف نیست و آنچه هست صرف دوست داشتن است؛همچون محبت مادر و پدر به فرزند 4.عشق به کل (Agape-) :عشقی است عرفانی و جامع همه عشقهای پیشین.حقوق کامجویانه فقط در سطح لیبیدو توقف میکند اما حقوق عاشقانه با عبور از لیبیدو و حتی اورس،به سطح فیلیا ارتقا مییابد. مشخصههای این دوگونه حقوق را میتوان در پنج سطح،سبکشناسی کرد:نخست آنکه در حقوق کامجویانه،مفهوم نکاح مساوی و مساوق با تمتع جنسی است لیکن در حقوق عاشقانه مقصود از خانواده،پایبند بودن زن و مرد است به یکدیگر،و مکلف بودن آنان به تربیت فرزندان.دوم آنکه زن را در حقوق کامجویانه شیئی و موضوع بهرهبرداری میشمرند؛حقوق عاشقانه اما او را چون هدفی برای خود مینگرد.سه دیگر آنکه ادبیات حقوق کامجویانه به به کارگیری گسترده اصطلاحات استمتاعی شایق است،لیکن حقوق عاشقانه در حفظ عفت کلام خود ساعی است.چهارم آنکه حقوق کامجویانه فقط زن را به وفاداری ملزم میداند اما در حقوق عاشقانه،زن نیز به جد محق است که خواهان پایبندی مرد به خانوادهاشباشد.پنجم آنکه حقوق کامجویانه به رغم نامش،شهوت را سرسری میگیرد لیکن حقوق عاشقانه شهوت را در مقام مهم خود مینشاند و آن را همچون ملعبهای نمیخواهد.
خلاصه ماشینی:
"میکند اما حقوق عاشقانه با عبور از لیبیدو و حتی اورس،به سطح فیلیا ارتقا مییابد.
این عشق شاید نهاد ازدواج را نشناسد؛چه وضعی نیست بل طبعی است.
برتری دوست داشتن بر عشق سخن میگوید به همین محبت نظر داشته است.
مذموم است اما سالکی که عشق الهی را میجوید میتواند با عبور از این هر سه،یکیک آنها
از این چهار عشق،حقوق کامجویانه با عشق یکم سر نظربازی دارد لیکن حقوق عاشقانه،
حقوق کامجویانه در حوزه خانواده،دچار خودشیفتگی است و بر این ادعاست که توانسته
1. در حقوق کامجویانه،مفهوم نکاح مساوی و مساوق با تمتع جنسی است و هر امر
جنسی مرد و مطیع زوج قرار میگیرد و در حقوق سنتی،بارها به تلمیح و تصریح به این نکته
است پس چنین نیست که تمتع جنسی هدف اصلی در همه عقود نکاح باشد.
غزالی نیز در کیمیای سعادت میگوید:لیکن باید که نکاح بر نیت فرزند باشد نه برای شهوت(نیز احیاء علوم الدین،ج
(1)و در باب 64 این کتاب(فی وجوب طاعهء الزوج و حقه علی المرأهء)ابو الفرج جوزی میگوید که زن،برده و ملک شوهر «مالکیت»فروکاسته(چه،«حق»را حالت ضعیف«مالکیت»تلقی میکند)«زوجیت»را نیز به
ادبیات حقوق عاشقانه،حداقلی از این اصطلاحات را عفیفانه برای بیان مقصود خود کافی
حقوقدانان درباره وضعیت حقوقی شرط تحریم رابطه جنسی در ضمن عقد نکاح است.
1. حقوق کامجویانه بر رابطه استمتاعی زن و مرد متمرکز است لیکن حقوق عاشقانه بر
نظر این هیأت صحیح و ولایت پدر نسبت به چنین عقدی ساقط است و مشروعیت دخول قبل از عقد شرط صحت عقد و یا
تأکید میکند(یعنی نوع رابطه جنسی)،لیکن حقوق عاشقانه اگرچه این صیروت را برای"