چکیده:
مقصود از بحث ماهیت حقوقی وصیت،توضیح این مسئله است که آیا وصیت از اعمال حقوقی یک طرفه(ایقاع)است و با ایجاب موصی محقق میشود،یا برای وقوع آن غیر از ارادهی موصی،ارادهی دیگری هم تأثیر دارد و به بیان دیگر وصیت،یک عمل حقوقی دو طرفه(عقد) است؟
خلاصه ماشینی:
"و این در حالی است که در وصیت به هیچ عنوان این موضوع رعایت نمیشود و عدم توالی بین ایجاب و قبول شرط شناخته شده است به گونهای که فاصلهی بسیاری بین ایجاب و قبول وجود دارد و حتی طبق ذیل مادهی 338 پس از فوت موصی نیز موصی له میتواند قبول را به تأخیر اندازد و ورثهی موصی تنها کاری که میتوانند بکنند این است که اگر از تأخیر قبول متضرر میگردند اجبار موصی له را به رد یا قبول از دادگاه بخواهند.
م از ادلهی ایقاع بودن وصیت تملیکی است زیرا اگر وصیت تملیکی همانند عقود دیگر بود نباید تعهدی برای ایجابکننده و قائم مقام او(وراث موصی)به وجود آید و در نیتجه باید ورثهی موصی بتوانند قبل از اعلان قبول از طرف موصی له در موصی به دخل وتصرف نمایند درحالیکه اینطور نیست.
زیرا وصیت تملیکی آن است که موصی به بلاواسطه و مستقیم از موصی،به موصی له منتقل گردد،و بیگمان هنگامی که موصی مالی از اموال خود را به عنوان فقرا یا برای مصرف بیمارستانی وصیت میکند،مصادیق این عناوین مستقیما مال را از موصی دریافت نمیکنند،بگونهای که هریک بتوانند به نحو اشاعهی مالک گردند،و هریک نسبت به سهم خویش به دادگاه دادخواست دهند،بلکه موصی به وصیت خود،تملیک را واگذار به انطباق عناوین مزبور نموده و کسان او یا وصی این امر را متکفل میشوند(محقق داماد،3731،صص 64-54)و برای مثال اگر کسی مالی را برای فقیران وصیت کند،تصرف هر فقیر قبل از تعیین و تسلیم سهم او در موصی به امکان ندارد،و هر مستمند نمیتواند به استناد اینکه وصیتی به نفع او شده و شرط دیگری هم به موجب قانون برای تملک او وجود ندارد در موصی به تصرف کند،در این مورد باید وصی یا حاکم ابتدا سهم هر یک را معین و به او تسلیم دارد تا مالکیت محقق شود."