خلاصه ماشینی:
اگرچه نگارنده با تحلیل موقعیت سیاسی وقت،این نکته را تبیین کرده بود که استفاده از گاز پارس جنوبی برای تزریق در مخازن نفتی ایران باعث بالا بردن ذخایر بالفعل و استمرار موقعیت برتر کشور در خاورمیانه میشود؛اما باوجوداین، مذاکرات مقامات نفتی با شرکت امریکایی کونوکو موجب شد که توجه لازم به جهتگیری کلی سیاستهای دولت امریکا در منطقه خلیج فارس و حمایت این کشور از سیاستهای گازی قطر در مقابل همسویی این کشور با سیاستهای اسرائیل،انجام نگیرد.
قرارداد«الف»1درود قبل از امضاء قرارداد«الف»در حوزه نفتی«درود»نگارنده طی گزارشهایی نشان داد که نحوه انجام پروژه فوق-که شامل تزریق آب در بهترین لایه نفتی این مخزن است-باعث از دست دادن حدود یک میلیارد بشکه نفت خواهد شد2،اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت.
با مقایسه اجمالی قرارداد 1352 شرکت خدمات با قرارداد بیع متقابل توتال در حوزه سیری ملاحظه میشود که اگر فرض واقعی 300 میلیون بشکه تولید نفت را در مدت 15 سال آینده(معادل 55000 بشکه در روز)و همچنین میزان سرمایهگذاری واقعی را براساس توسعه صحیح میدان یعنی 400 میلیون دلار در نظر بگیریم،شرکت ملی نفت ایران در چارچوب قراداد کنسرسیوم سابق،باید مبلغ 240 میلیون دلار برای 4 سال توسعه میدان و 51 میلیون دلار1بابت کل نفت بهرهبرداری شده در 15 سال پس از شروع بهرهبرداری پرداخت مینمود.
ممکن است که گفته شود با توجه به مصارف داخلی گاز،حجم عظیم گاز مورد نیاز جهت تزریق را به چه نحوی باید تأمین نماییم؟جوای این سؤال بسیار روشن است:اولا بالا بردن سطح تولید از هریک از فازهای 1 تا 8 پارس جنوبی به حدود دو برابر میزان فعلی.