چکیده:
تهیه و تدوین وظایف اخلاقی کارکنان،در سازمانهای پلیسی به مانند سایر سازمانها از سالها پیش،از یک طرف با هدف تحقق بخشیدن به اهداف سازمانی و همچنین پاسخگو بودن به مسئولیت ها و تعهدات اخلاقی سازمان و از طرف دیگر با هدف پاسخ دادن به ابهامات و رفع دغدغههای اخلاقی کارکنان،تهیه و تدوین میشوند،ولی به علت انقاداتی که به عدم کارایی این گونه اقدامات میشود،عدهای بر این اعتقادند که لازم است به منظور ترویج اخلاق در سازمان،در تهیه این گونه موارد تجدیدنظر صورت گیرد. این مقاله مروری از نوع تشریحی بوده که پس از مطالعه کتب،مقالات،نظرات و نشریات،تدوین معیارهای اخلاقی کارکنان را در دو قالب تجویزی و غیرتجویزی مشخص کرده و به بیان آن پرداخته است. پس از تدوین ارزشهای سازمان،جهت اجرایی کردن ارزشها در رفتار کارکنان لازم است که ارزشهای انجام کار یک پلیس ترکیب و در قالب یک وظیفه بیان شود و یا چارچوبی دقیق و شفاف برای راهنمایی کارکنان فراهم آورد.بدین منظور معیارهای اخلاقی کارکنان در دو قالب تجویزی و غیرتجویزی تهیه میشوند.عامل مهم در معیارسازی اخلاقی،اهمیت دادن به چگونگی تدوین معیارها و نقش سازمان در اجرایی کردن آنهاست.
خلاصه ماشینی:
"تدوین معیارهای اخلاقی کارنان پلیس علی کریمی خوازانی* تاریخ دریافت:85/12/17 تاریخ پذیرش:68/21/62 چکیده تهیه و تدوین وظایف اخلاقی کارکنان،در سازمانهای پلیسی به مانند سایر سازمانها از سالها پیش،از یک طرف با هدف تحقق بخشیدن به اهداف سازمانی و همچنین پاسخگو بودن به مسئولیت ها و تعهدات اخلاقی سازمان و از طرف دیگر با هدف پاسخ دادن به ابهامات و رفع دغدغههای اخلاقی کارکنان،تهیه و تدوین میشوند،ولی به علت انقاداتی که به عدم کارایی این گونه اقدامات میشود،عدهای بر این اعتقادند که لازم است به منظور ترویج اخلاق در سازمان،در تهیه این گونه موارد تجدیدنظر صورت گیرد.
این مسئله در حرفه پلیس حیاتی به شمار میآید نیروهای مجری قانون، بتوانند به صورت نقادانه،مفهومی و خلاق فکر کنند و در مواجهه با مشکلاتی که راه حل آنها نیاز به تحلیل دارد،از آن بهره جویند(بیرزر،3831:92)؛بنابراین یک افسر پلیس،گاهی به اقتضای موقعیت و بر مبنای صلاحدید خود،ناچار است تصمیماتی برای خود،سازمان،همکاران،قانون،مراجع قضایی،افراد حاضر در صحنه،جامعه و بالاخره رسانههای جمعی به دنبال دارد(اورتمایر،5831:55)؛بنابراین برای این قسم از امور،لازم است تهیه و تدوین نوع دیگری از معیارسازی،مورد توجه قرار گیرد و در صورتی که سازمان دستورهای تجویزی را نیز برای این امور مطرح کند خود مشکلات جدید را فراهم میآورد؛زیرا به طور کلی معیارهای تجویزی مخالف و مغایر با اصول حاکم بر تصمیمگیری،در موقعیتهای غیرمشابه هستند؛برای نمونه میتوان به جمله تجویزی زیر اشاره کرد: «در برخورد با افراد مظنون و مشکوک در خارج از کلانتری از بازرسی بدنی آنان در نظر مردم و ملأعام خودداری و با هدایت ایشان به محلی دور از دید عموم،اقدام به بازرسی بدنی یا تفتیش خودرو و یا وسایل همراه اشخاص مظنون و مشکوک کنید» (معاونت انتظامی ناجا،2831،بخشنامه شماره 74،قسمتهایی از بند 8)."