چکیده:
فلاسفهء غرب در مسألهء رابط نفس و بدن راهحلهای مختلفی ارائه کردهاند.فیلسوفان مسمان نیز به سهم خود کوشیدهاند تا راهحلی معقول برای این مسأله ارائه دهند.راهحل آنان مبتنی بر طرح موجود واسطه میان نفس و بدن است.بعضی از فلاسفهء اسلامی(مانند ابن سینا و سهروردی)به واسطهای به نام روح بخاری یا روحی حیوانی قائل شدهاند و بعضی نیز(مانند ملا صدرا)این واسطه بهتنهایی کافی برای حل مسأله ندانسته و واسطهء دیگری را هم به نام بدن مثالی به آن افزودهاند.به نظر فلاسفه مسلمان،این وسایط از آنجهت میتوانند معضل تعامل نفس و بدن را حل کنند که از سویی با بدن مادی و از سویی دیگر با روح مجرد سنخیت دارند.روح بخاری جسم لطیفی است که از طریق خون در تمام بدن سریان دارد.جسمیت آن،وی را با بدن و لطافت آن او را با روح همسنخ میسازد.بدن مثالی هم بعضی از ویژگیهای اجسام،مانند رنگ و شکل و مقدار را دارد ولی فاقد بعضی دیگر از این ویژگیها،مانند هیو لای اولی است.مقالهء حاضر به معرفی راهحل فلاسفه مسلمان برای مسألهء رابطهء نفس و بدن و نیز ویژگیهای روح بخاری و بدن مثالی و چگونگی نقش ایندو در حل مسأله مزبور میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"همچنین به عقیدهء ملا صدرا بین خود روحبخاری و بدن طبیعی هم واسطهء دیگری وجود دارد که همان خون صافی و خالص باشد: «جوهر نفس به دلیل اینکه از سنخ ملکوت و عالم نور محض عقلانی است،جز از طریق واسطه در این بدن کثیف ظلمانی عنصری تصرف نمیکند.
این واسطه جوهر لطیفی است که آن روح مینامند،زیرا این روح حیوانی به دلیل حالت اعتدالی که دارد و [برخلاف اجسام کثیف]از تضاد[اخلاص و عناصر]دور است،شبیه اجسام علوی [فلکی]است»(سهروردی 7931،ج 2:602) مرحوم سید جلال الدین آشتیانی در مواضع متعددی از مقدمه و توضیحات خود بر«رسالهء نوریه در عالم مثال»(تألیف بهایی لاهیجی)به تجرد نسبی عالم مثال(که بدن مثالی،مصداقی از آن است)تصریح میکند: «حکمای معتقد به عوالم سهگانه از برای هر فردی از انواع مادی،فردی مجرد از ماده ولی در قالب جسم و مقدار و شکل و رنگ قائلند که فیض وجود از عقول متکافئهء عرضیه از طریق فرد مثالی به افراد مادی میرسد...
نتیجهگیری: به این ترتیب،براساس ویژگیهایی که دربارهء روح بخاری و بدن مثالی گفته شد،این دو موجود حیثیتی دوگانه مییابند که در عین قرابت با اجسام،سنخیتی هم با مجردات(بهسبب لطافت یا تجرد نسبی)دارند و ازاینرو صلاحیت دارند که نقش خود را به عنوان واسط میان نفس و بدن ایفا کنند و تعامل و تأثیر متقابل ایندو را امکانپذیر سازند،اما اینکه آیا راهحل مزبور صحیح است و میتواند گرهگشای معضل یادشده باشد یا نه،به نوشتهای دیگر نیاز است."