چکیده:
توسعه اجتماعی-اقتصادی که در رأس برنامههای هزاره سوم سازمان ملل متحد میباشد بستگی تام با رعایت حقوق زنان و احترام به نقش واقعی آنان دارد.«ازار جنسیتی»میبایست در همه موازین نفی گردد.توسعه انسانی میباید با توسعه نقش زنان در همه مراتب اجتماعی و اجازه ورود آنان در سطوح مدیریتی همراه باشد.نمیتوان از عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی سخن گفت مگر آنکه شاخص ارتقای حقوق زنان بهطور مستقیم موردنظر قرار گیرد.مقاله زیر ابعاد گوناگون حضور زنان در جوامع بین المللی را با نظر داشت مبحث کلی توسعه انسانی مورد مطالعه قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"گزارش توسعه انسانی 1995،با عنوان جنسیت و توسعه انسانی توسط دفتر توسعه انسانی در برنامه توسعه سازمان ملل و به افتخار کنفرانس جهانی ملل متحد در سال 1995 انجام و در کنفرانس منتشر شده بود این گزارش عنوان میکرد که اگرچه دستاوردهایی در زمینه آموزش زنان حاصل آمده است اما هنوز شمار زنان بیسواد از مردان بیسواد،به نسبت دو زن بیسواد در مقابل یک مرد بیسواد بیشتر است.
کنوانسیون 1996 که محصول اتحاد بین المللی زنان کارگر و اتحاد آنها در سازمان بین المللی کار بوده است به اشاعه موضوع اعطای حقوق اصلی در سال 2001 و ارزش اقتصاد غیر رسمی و زنان مشغول در این اقتصاد پرداخته است تا فاصله موجود بین چهار بخش یعنی سیستم تأمین اجتماعی،تشریک مساعی کارگران و کارفرمایان،مزایای غیر سهامی و یاری دولتی در مواقع بحرانی را از بین برده و همچنین، شرط جهانی حد اقل درآمد که با توجه به میزان تورم تعیین میشود را نیز رعایت نماید.
تقویت این شبکهها برای افزایش و تعمیق خلاقیتها و تفکر انتقادی از طریق بحث و مبادله اطلاعات بوده است به طوری که شبکههای مذکور مسائل جهانی را از طریق همکاری و اتخاذ اقدامات مشترک جهانی مورد بررسی قرار داده و تلاشهای سازمانها و ساختارهای محلی را به نهادها و ساختارهای بین المللی مرتبط ساخته و مشارکت را تسهیل نموده و به موقعیتهای متغیر و جدید سریعا پاسخ دادهاند.
در دهه بین المللی زنان،مسئولیتهای جدید بسیاری در این راستا بدون تأمین اعتبار مالی لازم در نظر گرفته شده بود که تأسیس UNIFEM و INSTRAW ،ابزارهای سازمان ملل در اجرای روندهای برپایی کنفرانسها به ویژه در ارتباط با زنان و توسعه میباشند."