خلاصه ماشینی:
تقریبا بیشتر متخصصان علم مدیریت بر این نکته توافق دارند که سبک رهبری مجموعهای از نگرشها،صفات و مهارتهای مدیران است که برپایه چهار عامل،نظام ارزشها، اعتماد به کارمندان،تمایلات رهبری و احساس امنیت در موقعیتهای مبهم شکل میگیرد(تانن باوم و اشمیت،1985)،امروزه اکثر متخصصان (مانند لوسیر،1997؛فیدلر،1988؛هرسی و بلانچارد،1993؛گوردون،1994)معتقدند سبک رهبری یک مدیر با توجه به متغیرها و عواملی که شکل میگیرد در محیط سازمانی و یا حتی خارج از سازمان وجود دارد.
یکی از رویکردهای نظریه رفتاری که شاید نخستین تقسیمبندی جامع از مدیریت را ارایه میدهد، سبکهای اساسی رهبری است که میتوان آنها را به قرار زیر بیان کرد: 1-آمرانه:این سبک شباهت زیادی به نظریه X دارد و برپایه آن،رهبر تنها فرد تصمیمگیرنده است.
به گونه کلی مدل رهبری اقتضایی برای تعیین این مطلب به کار میرود که آیا سبک رهبری مدیر،رابطهمدار یا وظیفهمدار است و آیا موقعیت سازمان با سبک رهبری هماهنگ است یا نه؟ به اعتقاد فیدلر سه متغیر عمده موقعیتی وجود دارد که تعیین میکند یک موقیعت خاص برای رهبران مناسب است.
به اعتقاد آنان سبک رهبری شخص شامل ترکیبی از رفتار وظیفه و رفتار رابطه است: رفتار وظیفه:میزان سازماندهی و تعیین نقش اعضا گروه(کارکنان)،تبیین اینکه چه فعالیتهایی باید انجام پذیرد و وظایف کی،کجا و چگونه باید اجرا شود و سرانجام تلاش برای پیریزی الگوهای کاملا تعریف شده سازماندهی و کانالهای ارتباطی.
نتایج تحلیل عاملی پرسشنامه مورد مطالعه گونه کلی نشان میدهد که مقیاس سبک مدیریت با دو عامل بستگی دارد و این امر نشانگر وجود دو عامل مشترک بامعنا است(رابطهمداری و وظیفهمداری)و این دو عامل بر رویهم 1/20 درصد کل واریانس را تبیین میکند.
WAYS MEN AND WOMEN LEAD,HARVARD BUSINESS REVIEW,JANUARY/FEBRUARY,150-160.