چکیده:
بوردیو نظریه پرداز و روش شناسی چند بعدی است.هدف او گذشتن از دوگانگیهای مرسوم
جامعه شناختی بوده است.دوگانگیهایی چون ذهن گرایی و عین گرایی، سمبولیسم و
ماتریالیسم، ساختار و عاملیت، تحلیل خرد و کلان.مقاله حاضر به بررسی دیدگاههای بوردیو و منابع تأثیر گذار بر دیدگاه او اختصاص
یافته است.در این مقاله نویسنده ابتدا به نقش رویکرد ساختار گرایی بوردیو اشاره
میکند و سپس به توضیح مفاهیمی چون طبیت ثانوی، عرصه، سرمایههای نمادین و تشخص
میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"بوردیو در اینجا، این مفهوم را به شکل دقیقتری از تعریف نوربرت الیاس 1 به صورت زیر تعریف میکند:«نظامی از گرایشهای و تمایلات پایدار مستمر و قابل انتقال»(بوردیو 1980:100-110)و آن اشاره به آن دسته از تمایلات، آمادگیها، ظرفیت، ادراک، احساس، اعمال و اندیشههای فرد دارد که هر چند اجتماعی است، اما طبیعی مینماید و در وجود او تثبیت شده است.
به این ترتیب واقعیت اجتماعی نه آنچنانکه دورکیم مدعی بود مجموعهای از هنجارها و نهادهای مشروع، بلکه مجموعهای از روابط و مناسبات قدرت است که بین گروههای مختلف درگیر در عرصههای اجتماعی بروز میکند، این روابط و مناسبات اجتماعی به همان اندازه که اقتصادی است، نمادین و معنایی نیز هست:گفتمانها و نمادها بر واقعیتهای اجتماعی تأثیر میگذارد و به صور مختلف سلطه شکل میدهد(بوردیو 1980:15).
بوردیو بر این باور است که توصیف روابط اجتماعی یک گزار ش ساده علمی نیست، بلکه ابزاری برای آزاد سازی کسانی است که زیر سلطه قرار دارند و باید خود سرنوشت خود را به دست گیرند، اما در هر حال جامعه شناس جای مبارزان و سیاستمداران را نمیگیرد، بلکه سیاسی بودن جامعه شناس از محتوای علمی جامعه شناسی سرچشمه میگیرد که با«بیطرفی»نابرابریها را نفی میکند.
بوردیو با طرح بحث منفعت طلبی کنش در کنار بحث طبیعت ثانوی، این سؤال را مطرح میکندکه آیا در جهان اجتماعی رفتار بیغرضانه امکانپذیر است؟به باور پیر بوردیو، اگر«بیطمعی»و رفتار غیر منفعت جویانه از نظر جامعه شناسی امکانپذیر است، این نیست مگر بواسطه طبیعت ثانوی که با منافع شخصی جفت و جور شده است."