خلاصه ماشینی:
"و با این اعتراضات و انکارات دست از طلب و کشف حقیقت و راهنمائی و ارشاد باز نداشت و بالاخره در نهم رجب سال 521 کتاب تمهیدات را بنوشت و چون عین القضاة در نوشته و گفتهء خود،در تحلیل مفاهیم مذهبی و فلسفی و میان مطالب عرفانی، جانب ظاهر را مراعات نمیکرد و مخصوصا در دو کتاب«زبدة الحقایق»و«تمهیدات»و برخی از مکتوبات خود،بیباکانه به رد عقاید فلاسفه و ستیزه با علماء و متشرعین ظاهر بین و طرح مسائل دقیق عرفانی و کشف اصرار پرداخته بود،از این روی فلاسفه و علماء به پایمردی گروهی بد اندیش کوته بین،فریاد اعتراض برداشتند و به جادوگری و کفر و دعوی خدائی متهمش ساختند و وی با مشاهدهء این احوال،برای حفظ ظاهر شریعت و بستن دهان معاندین،تا حدی جانب احتیاط را رعایت میکرد و در گفته و نوشتهء خویش،دایرهء مفاهیم را تنگ میساخت:«دریغا نمییارم گفتن.
درین موردگاه به عقاید صوفیانهء خود اشاره مینماید و مدعی قصور عقل علماء و فلاسفه در ادراک حقیقت آن میشود و همهء اتهامات از دعوی پیغمبری و کفر و زندقه را زائیدهء این ناتوانی عقلی میداند:«و کان مقصودی من املائها شرح احوال یدعیها اهل التصوف و ظهورها موقوف علی ظهور طور و راء طور العقل و الفلاسفه لتلک الاحوال منکرون لانهم محبوسون فی مضیق العقل...
هرچند عین القضاة در رسالهء شکوی الغریب دامن خویش را از هرنوع گناهی پاک میداند و تنها حسد و کوته بینی و بداندیشی و سوء نیت علماء را در بدنامی خود مؤثر میشمارد، با مطالعهء آثار وی،بویژه«زبدة الحقایق»و«تمهیدات»و«مکتوبات»روشن میشود که دامن وی تا این درجه هم نمازی نبوده و علاوه بر تهمتهائی که در شکوی الغریب استادانه به رد آنها پرداخته علل و اسباب دیگری نیز در تکفیر و توقیف وی دخالت داشته است."