چکیده:
مسئله شفاعت از آن نظر مهم و در خور توجه است که از سویی با مسئله توحید و از سوی دیگر با عدل الهی ارتباط نزدیک و تنگاتنگی دارد. ابنتیمیه حرانی دمشقی که وهابیت بیشترین تأثیر را از او گرفته است، هرچند از اساس منکر شفاعت نیست، ولی طلب شفاعت از اولیای الهی را شرک میداند. از طرف دیگر، صدرالمتألهین شیرازی بر اساس اصول و مبانی فلسفی به اثبات عقلی شفاعت همت گمارده است. محور اصلی این نوشتار، پیگیری این مسئله است که آیا اساسا میتوان شبهات شفاعت را بر پایه ملاحظات عقلی و اصول و قواعد فلسفی پاسخ گفت؟ این مقاله میکوشد تا با درک حقیقت شفاعت، ثابت نماید که این موضوع با توحید منافاتی ندارد و طلب شفاعت از اولیای الهی بر اساس ادله عقلی و نقلی درست است. همچنین، این مقاله تلاش مینماید تا با کاربردی ساختن آموختههای فلسفی و مرتبط ساختن آن با آموزههای کلامی و مبانی عقیدتی، به رفع شبهاتی که در مورد شفاعت مطرح گردیده، بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"» ابنتیمیه پس از بیان حدیث میگوید: کسی که احدی غیر از خدا را متولی و سرپرست خود قرار دهد، مشرک است و دورترین مردم به شفاعت است، زیرا شفاعت برای اهل توحید است پس کسانی که بت، ملائکه، انبیا و اولیا و صالحان را عبادت کنند تا از شفاعتشان بهرهمند شوند، برای پروردگارشان شریک قرار دادهاند.
4. تفاوت در مبانی و روشهای تفسیری مبنا و روش تفسیر عبارت از مستند یا مستنداتی است که مفسر براساس آن کلامی را که خود ساخته و پرداخته است، به عنوان تفسیر کلام خدا و معنا و مقصود آیات الهی قلمداد میکند و تنها راه دستیابی کامل به مقاصد قرآن را منحصرا همان مستند با مستندات میشمارد و دیگر مبانی و روشها را تخطئه میکند و آنها را برای رسیدن به همه مفاهیم و مقاصد قرآن کافی نمیداند.
اما نکته مهمی که در مورد ابنتیمیه وجود دارد این است که او به جای اینکه کل آیات قرآن را بررسی کند و از مجموع آنها به عمق تعلیمات اسلام پی ببرد، تنها به مطالعه چند آیه بسنده میکند و بعد حکم کفر و شرک اکثر مسلمانان جهان را صادر میکند.
او در تفسیر آیه «سواء علیهم أستغفرت لهم أم لم تستغفر لهم لن یغفر الله لهم؛ 517 برای آنان یکسان است، چه برایشان آمرزش بخواهی چه آمرزش نخواهی، خدا هرگز بر ایشان نخواهد بخشود»، بیان میکند که شفاعت در آخرت، بدون داشتن ایمان هیچ سودی ندارد و به همین دلیل خداوند پیامبر را نهی کرده که برای عمو و پدرش و بقیه کفار استغفار کند."