چکیده:
دمکراسی ، چه در سطح درونی و داخلی واحدهای سیاسی و چه در سطح برونی و بین المللی ، مهم ترین شرط تحقق گفت وگوی تمدن هاست . در بررسی زمینه های درونی دمکراسی ، دولت ها جهت آمادگی برای گفت وگو، باید شرایط دمکراتیک را در داخل قلمروهای خود ایجاد نموده و به نوعی ، خود را با حقوق عمومی دمکراتیک وفق دهند. زیرا هرگونه سخن از گفت وگو بدون در نظر گرفتن حقوق دمکراتیک واحدهای سیاسی دولت ـ ملت ، بی فایده است . وجود حقوق عمومی دمکراتیک در درون دولت ملی ، مستلزم اجرای حقوق دمکراتیک در پهنه بین المللی است . در این مقاله ، در زمینه درونی ، هفت عرصه حقوق دمکراتیک و در زمینه بیرونی و بین المللی ، اصول هشتگانه دمکراسی مورد بررسی قرار خواهند گرفت .
خلاصه ماشینی:
"نظریهپردازان لیبرال دمکراسی میخواستند برخی از نتایج مانند:1-حمایت در مقابل کاربرد خودسرانۀ اقتدار سیاسی و قدرت اجبار 2-مشارکت شهروندان درتعیین شرایط اجتماعی خود 3-ایجاد بهترین شرایط برای شهروندان جهت توسعه فطرت وکیفیات متنوع خود و 4-گسترش فرصت اقتصادی برای به حداکثر رساندن منابع،را از این طریقتضمین کنند.
این آزمایش به دنبال تعیین شرایط خودمختاری آرمانی،یعنی شروط،حقوق و تکالیف لازمی است که مردم برای آنکه اعضای برابر اجتماع سیاسی خود باشند،میپذیرند.
یک دمکراسی،هنگامی کاملاشایسته این عنوان است که شهروندان آن قدرت بالفعل برای شهروند فعال بودن را داشته باشند؛یعنی از حقوقی برخوردار باشند که به آنها اجازه دهد مشارکت دمکراتیک داشته باشند و آن راحق خود بدانند.
اجرای کامل این حقوق در امور دولت و جامعه مدنی،وابسته به ایجاد شرایط لازم برایخودمختاری دمکراتیک در کل و همچنین مرتبط به فرصت بحث و گفتوگوی عمومی وتوازنی مناسب میان مشارکت مستقیم در تصمیمگیری سیاسی و تفویض آن به نمایندگان است.
حقوق عمومی دمکراتیک،معیارهای امکان یافتن دمکراسی یعنیظرفیت حقوق اعضای یک جامعه دمکراتیک را تعیین میکند پس این چارچوب مکانی است کهبه شکلی مشروع میتواند سیاست،اقتصاد و تعامل اجتماعی را محدود و مقید کند.
پس تأسیس حقوق دمکراتیک جهانی و ایجاد یک اجتماع دمکراتیک جهانی،باید به عنوان تکلیفی برای همه دمکراسیها تلقی شود؛یعنی تأسیس یک ساختار مشترکفراملی کنش سیاسی که سرانجام،تنها همان میتواند مؤید سیاست حق تعیین سرنوشت باشد.
"دولت-ملت در جریان عملضعیف میشود"،اما به این معنا نیست که دولتها و سیاستهای ملی حشو و زائد میگردند،بلکه دیگر تنها مراکز قدرت مشروع در درون مرزهای خود نخواهند بود و جایگاه جدیدی دردرون حقوق دمکراتیک جهانی فراگیر خواهند یافت و به آن متصل میشوند."