خلاصه ماشینی:
"افسانۀ سیمرغ ویکی شدن مرغان(سیمرغ)در هستی یگانۀاو نمونهای است دیگر از حل شدن تکثر دروحدت و نفی"هویت"انفرادی نیز تجربهسیر و سلوک عارفانه،افزون بر مفهومعرفانی آن گواهی است بر این مدعا که جستوجوی"هویت"(یا اوی)برینواکنشی است روانی-روحانی در برابردوگانگی درونی و شخصیت نامتحد سالکو اینکه او براساس آگاهی از وجود یک"هویت شخصی"ناممکن است که راه بهسوی"حضور"و"وحدت"و "بقا"را درپیش میگیرد: {Sاین توی ظاهر که پنداری تویی#هست اندر سوی و تو از بیسویی#توی بیگانه است با تو این تویی#توی خود را یاب و بگذار این دوییS}مولوی آنچه به طور خلاصه از کار پژوهشینویسنده میتوان برداشت کرد اینکه اوکوشش میکند علم روانشناسی را در شعرعرفانی فارسی به کار گیرد.
جستوجوی"هویت"(یا اوی)برینواکنشی است روانی-روحانی در برابردوگانگی درونی و شخصیت نامتحد سالکو اینکه او براساس آگاهی از وجود یک"هویت شخصی"ناممکن است که راه بهسوی"حضور"و"وحدت"و "بقا"را درپیش میگیرد: {Sاین توی ظاهر که پنداری تویی#هست اندر سوی و تو از بیسویی#توی بیگانه است با تو این تویی#توی خود را یاب و بگذار این دوییS}مولوی آنچه به طور خلاصه از کار پژوهشینویسنده میتوان برداشت کرد اینکه اوکوشش میکند علم روانشناسی را در شعرعرفانی فارسی به کار گیرد.
عطا آیتی مردمشناس و هماهنگ کننده مجلۀ"شرق و اروپا"در پاریس )بعد مفهومی فرضیۀ پایهای مؤلف را در این عبارتکلی میتوان خلاصه کرد: آنچه از دیرباز به ویژه در دورۀ معاصربه عنوان"هویت"انگاشته شده است،در واقع چیزی جز احساس و تصور یک"منیت"استوار و تغییرناپذیر نیست که درسطوح فردی و همگانی گاه حضور،تجسمو تعین مییابد و گاه در مقام غیبت و عدم(یا کمبود)در آمده و"جستار هویت"وانگیزۀ"تعین"آن را موجب میشود."