چکیده:
فتح الله مجتبایی، نحو هندی و نحو عربی (همانندی ها در تعریفات، اصطلاحات و طرح قواعد)، نشر کارنامه، تهران 1383، 190 صفحه.
سابقه مطالعات زبان شناختی در هند به اواخر عصر ودایی باز می گردد و آثاری در زمینه های گوناگون زبان شناختی به زبان سنسکریت موجود است. زبان سنسکریت از زبان های هندی باستان است. کهن ترین گونه این زبان سنسکریت ودایی است که از اواسط هزاره دوم پیش ازمیلاد در سرودن وده ها (وداها)، سرودهای مقدس هندوان، و در فاصله سال های 800 تا 500 پیش از میلاد در نگارش براهمنه ها، تفاسیر وداها، به کار رفت. پس از براهمنه ها، زاهدان جنگل نشین تفاسیری عرفانی بدانها افزودند که آرنیکه ها «(متون) جنگلی» خوانده می شود. متفکران هندو نیز اندیشه های فلسفی خود را تحت عنوان اوپنیشدها (= اوپانیشادها) «هم نشینی ها» به براهمنه ها افزدند. زبان به کار رفته در آرنیکه ها و اوپنیشدها، که در واقع ملحقات براهمنه ها هستند، حد فاصل سنکسریت ودایی و سنکسریت کلاسیک است ...
خلاصه ماشینی:
"نویسنده دانشمند کتاب نحو هندی و نحو عربی برای ورود به بحث اصلی، که تأثیرپذیری نحو عربی از نحو هندی است، نخست به اجمال به سابقه آشنائی ایرانیان پیش از اسلام با علوم و معارف هند باستان میپردازد و، برای نمونه، به بخشی از کتاب چهارم دینکرد استناد میکند که، به نوشته آن، در زمان شاپور اول، پادشاه ساسانی، به دستور او کتابهایی در منطق (tarka) ، دستور زبان(vyaÎkaranÊa) ، گاهشماری و نجوم (horaÎ) از هند به ایران آورده و به فارسی میانه (= پهلوی) ترجمه شد.
چنانکه میدانیم، در زمان خسرو انوشیروان نیز، کتابهایی هندی چون پنچهتنتره، شوکهسپتتی و کتاب سیرک(30) ، پزشک معروف هند باستان، به فارسی میانه ترجمه شده بود.
نکته دیگری که نویسنده بدان اشاره میکند و آن را دلیل دیگری برای آشنائی ایرانیان پیش از اسلام با متون سنسکریت میداند رواج آیین بودایی در شرق ایران و به خصوص در میان ایرانیان آسیای مرکزی است و نیز به دست آمدن قطعاتی از دستور زبان سنسکریت معروف به کاتنتره(31) در این ناحیه.
تا کنون تصور غالب این بود که دستورنویسی عربی، مانند بسیاری دیگر از علوم، متأثر از سنت دستورنویسی یونانی بوده است، اما در نحو هندی و نحو عربی، برای نخستینبار، سنت دستورنویسی عربی برگرفته از سنت دستورنویسی هندی دانسته شده است.
حلقه رابط این دو سنت آثار ترجمهشده سنسکریت به فارسی میانه بوده است (به ویژه ترجمه کتاب نحو هندی (ویاکرنه) در زمان شاپور اول ساسانی و تأثیرهای آن در تعلیم و تعلم اوستا، و آشنائی دانشمندان ایرانی پیش از آغاز دوران اسلامی در شرق ایران با فرهنگ و زبان مردم هند)."