چکیده:
طراحان جنگی سناریوهای راکه نمی توان در صحنه واقعی جنگ مورد آزمون عملی قرارداد‘ در بازیهای جنگی و بدون وارد ساختن کشتار وخسارت می آزمایند. نقش ویژه تئوری بازیها کشف قوانین حاکم بربازیهای جنگی و بکارگیری این قوانین درپیش بینی حاصل بازی و از آن طریق پیش بینی نتیجه جنگ است. از آنجا که طرحها و استراتژیهای معتبر میبایستی بر اساس فرضیات واقع گرایانه اتخاذ گردند‘ لذا درک و استفاده از تئوری بازیها اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده است. مقاله حاضر خلاصه ای است از کتاب «عناصر تئوری بازیها» که درسال 1980 توسط ye.s.venttsel و تحت عنوان Etementes of Game Theory نوشته شده و به وسیله انتشارات MRIبه چاپ رسیده است. به منظور قابل استفاده تر کردن مفهوم نظریه بازیها سعی شده است با تلخیص اصل مطلب وحذف بخشهای صرفا ریاضی و پیچیده آن ‘ مقاله به صورتی ارائه گرددکه ضمن در برداشتن جنبه های نظری‘ جنبه های کاربردی را نیز در برگیرد. داشتن اطلاعاتی در زمینه ریاضی و تئوری احتمالات برای درک مطلب لازم است و مقاله باهدف ارائه راهبردهای عملی اقتصادی و نظامی نوشته شده است.
نویسنده : دکتر جلیل روشندل ـ
خلاصه ماشینی:
"حل بازی دارای خاصیتهای قابل توجه ذیل میباشد:اگر یکی از بازیگران(مثلا A)استراتژی بهینه را اتخاذ نماید و بازیگر دیگر(B)به دلیلی از استراتژی بهینه خود منصرف گردد، آنگاه هیچ سودی برای B وجود نخواهد داشت.
ویژگیهای استراتژی بهینههر بازی با نطقه زینی که یک راه حلی از بازی توسط استراتژیهای بهینه ارائه میدهد، دارای خواص ذیل است:(1)اگر طرفین درگیر، استراتژیهای بهینه خود را به کار گیرند، آنگاه بهره متوسط برابر با مقدار خالص بازی؛v- که در عین حال حد پائین و حد بالای بازی است، خواهد بود.
تئوری بازیها ثابت میکند که هر بازی به اطلاع کامل یک نقطه زینی دارد و به طریق مشابه، هر بازی با نقطه زینی دارای یک راه حل بوده که این به معنی وجود استراتژیهای بهینهای است که برای هر بازیگر بهره متوسلی برابر با مقدار بازی ارائه میدهد.
در اینجا یک قضیه اساسی نظریه بازیها که اولین بار در سال 1928 توسط یوهان فون- نویمان 1 به اثبات رسید، بیان میشود؛از نظر ریاضیدانان اثبات این قضیه اغالب بسیار پیچیده است و بنابراین ما تنها به ذکر صورت اکتفا میکنیم:هر بازی محدود لااقل دارای یک راه حل میباشد.
چون در B*S، استراتژیهای 1B، 2B و 3B با تکرارهای 1q، 2q و 3q بازی میشوند، داریم:)1(v v1q+v2q2+v3q3 )q1+q2_q3 1( واضح است که اگر حداقل یکی از مقادیر 1v، 2v و 3v بزگتر از v باشد، آنگاه بنابر مساوی(1) مقدار متوسط آنها یعنی )v1q1+v2q2+v3q3(بزرگتر از v خواهد شد و چون این خود خلاف فرضی است که در تساوی 1 داریم و در صورت بزرگتر بودن دیگر نمیتواند مساوی باشد، بنابراین به استناد برهان خلف اثبات کامل است."