خلاصه ماشینی:
"(5)ابن اثیر:ج 8،ص 126 ورود آل بویه(329 تا 334 هـ)که سررشتهء کار از دست حکومت بدر رفته،بدترین سالها بود،گویی سقوط قبهء گنبد سبز قصر منصور در مدینة السلام(بغداد)در شبی توفانی و بارانی به سال 329 تکانی بود که افول دولت عباسیان را نشانه میزد این قبه را«تاج بغداد و اختر پایتخت»لقب داده بودند1.
تصرئف بغداد به دست آل بویه رسمیتدهندهء تحولی بود که از یک قرن پیش توسط سرداران در خارج از عراق پدید آمده بود و قلمرو عباسیان را میان خود تقسیم کرده و دستگاه خلافت را به زیر سلطهء خود درآورده بودند و به امیر الأمرائی رسیده بودند.
«مملکت اسلام»در برابر مملکت کفر و در واقع وحدت سرزمینهای اسلامی به حدود سیاسی جدید محدود نشده بود در واقع حکام نواحی یا ملوک الطوایف مزبور سیادت فائفهء عباسی را قبول داشتند،دعای خطبهها در مساجد با نام خلیفه آغاز میشد از خلیفه لقب میگرفتند و همه سال هدایایی برای او میفرستادند،نشانهء حکومت خلیفه همان مقام شکوهمند وی بود تا آنجا که امویان اندلس لقب خلیفه یا امیر المؤمنین بر خود ننهادند،بلکه خویش را «اولاد خلفا»مینامیدند2.
اتخاذ این سیاست از ناحیهء امرای ترک و امیران دیگر خلاف انتظار نبود زیرا آنها همه سنی مذهب بودند و به لزوم وجود خلیفه اعتقاد داشتند و نمیخواستند اصل خلافت و استقلال مملکت اسلام لطمه ببیند ولی از آنجائی که آل بویه شیعه بودند و به خلیفه و خلافت بنی عباس معتقد نبودند،انتظار میرفت اساس خلافت را براندازند و خلافتی را که در نظر ایشان هیچگونه مشروعیتی نداشت،از میان بردارند."