خلاصه ماشینی:
"اگر اندکی نسبت به امنیت ملی کشورمان حساس باشیم، اگر بدانیم که بدون مفاهیم غنیتر امنیت،یعنی امنیت اقتصادی-فرهنگی که خود حاصل تحقق اقتصاد توسعه است،نمیتوانیم کشتی جامعه را به ساحل توسعه برسانیم،اگر میدانستیم که هدف اصلی و مهم انقلاب دست یابی به نیروی استقلال(آن هم نه فقط در شکل ابتدایی و صرفا سیاسی آن،بلکه از آن مهمتر اشکال اقتصادی-فرهنگی آن)است،آنگاه در مییافتیم که باید به هر طریق ممکن بهای شکستن این وحدت را بپردازیم تا بتوانیم بر رادیکالیسم مزمنی که جامعه گرفتار آن شده است فائق آییم.
ما پیش از آنکه اهتمام لازم را برای رد یابی یک نظریه در زمینه تلفیق مقوله ولایت فقیه در ساختار سه قوه بکنیم،به سرعت و بنا به دلیلی که هدف آن بیتشر همان انقطاع رابطه روحانیت با عناصر ملی بود(هدفی که همیشه توسط امثال بقایی[مظفر]پشتیبانی میشد و میتوانست هر مقولهای را سریعا به ابزار قدرت تعریف کند و خود پس از استفاده از آن در حاشیه رویدادها و جدالها قرار گیرد) دست به کار شده و در قانون اساسی اصلاح شده این تلفیق را انجام دادیم.
(1)-باید به این نکته مهم توجه کرد که در هر انقلاب اجتماعی (به خصوص انقلابی که در این عصر،آرزوهایی چون استقلال و آزادی را هدف خود قرار میدهد و میخواهد از طریق یک میدان معنوی به این دو دست یابد)نیروی نقد باید بتواند یک مکانیسم فعال میان دو نیروی سیاسی(نظم تحکمی معطوف به قانون)و اقتصاد توسعه(نیروی تبدیل نظم تحکم به نظم فرهنگی یا اقناعی)به وجود آورد."