خلاصه ماشینی:
"لذا یازده سال است نشریه گزارش همینروش عقده گشایی را دارد و هیچ حاصلی به دست نیاورده است و اگر 110 سال دیگر هم همینروش را ادامه دهد چیزی به دستش نخواهد ماند مگر آنکه عدهای که سالهای عمر خود را در شیوههای گوناگون هدر دادهاند مثلا زمانی در حزب توده قلم و قدم زدهاند، زمانی در نشریات چپگرا و سپس راستگرا رفتهاند، یا کارهای دیگر کردهاند و چون همه این موارد انطباق با ایران و ایرانی و اسلام و ایرانی مسلمان نداشتهاند،دچار سرخوردگی و افسردگی پنهانی درونی شدهاند،چند باره باز همین راه و روش غلط را داشته باشند و به جای آنکه حاصل تجربیات گذشته را با صداقت کامل با مردم در میان بگذارند و مقالات سازنده و راهگاشا داشته باشند و اکنون که کشور آزاد است و هر نظریه مطرح میتواند بشود و مستقل است و جزو بلوک آمریکا و انگلیس نیست به رفع نواقص و تکامل برنامهها کمک کنند، باز هم عقدههای روانی خویش را چاره سازند و نیشی به آن،متلکی به این و حملهای به یک گروه و حمایتی رندانه از گروه دیگر داشته باشند که به هر صورت این هم نوعی سرگرمی و بازی و تفریح این قبیل افراد است و بالاخره خوبست آنها هم به همین چیزها خوش باشند!
پرسش این است که از این 1400 نشریه چند فقره آنها بهطور منظم منتشر میشوند؟چه تعداد از آنها ارگان دولت و زیر مجموعههای آن و چه تعداد ارگان نهادهای رسمی و نیمه رسمی هستند؟ چه تعداد فقط برای انعکاس نظریات و دیدگاههای گروههای منتقد سیاسی-اقتصادی انتشار مییابند و بالاخره چه تعداد نشریاتی هستند که کارکردشان را میتوان مشمول تعاریف پذیرفته شده در زمینه روزنامهنگاری دانست؟ اگر جناب آقای بادامچیان به همکاران خود دستور دهند تحقیق دقیقی در این زمینه انجام شود، بی تردید به نتایج شایان توجهی دست خواهند یافت."