چکیده:
تحقیقات انجام شده در مورد انتخابات نشان میدهد که چطور مردان و زنان،علایق سیاسی متفاوتی دارند.در مورد مردان تصور بر این است که غالبا پیگر سیاستهای تجاری و مالیاتی مانند آنند،در حالی که زنان،بیشتر به بحثهای مربوط به امور خیریه( welfare state ) علاقهمند هستند.بنابراین با در نظر گرفتن توانایی نظریهپردازی کاندیداها،واضح است که کلیشهسازی بر نحوهی ارزیابی شدن آنان تأثیر میگذارد.در این مقاله،این موضوع را بررسی میکنیم که آیا کلیشهسازی بر این موضوع که رأیدهندگان تواناییهای ارتباطی کاندیداها را چگونه ارزیابی میکنند،نیز اثر میگذارد یا خیر.ما این سؤال را مطرح میکنیم که آیا جنسیت سیاستمداران بر روشی که شهروندان،از طریق آن جنبههای گوناگون یک نطق سیاسی،و دو نتیجه حمایتشان از احزاب سیاسی را ارزیابی میکنند،تأثیر میگذارد یا خیر.
آزمایش مطرح شده در این مطالعه بر مبنای یک پرسشنامه شامل متغیرهای پیش آزمون و پس آزمون( pre-and post-stimuli ) است.محرکها نوارهای ویدئویی نطقهای سیاسی واقعیای(بهطور واقعی در اکتبر 2000 توسط رهبران احزاب اجرا شده است)هستند که به وسیلهی یک زن و مرد،برای انجام آزمایش،اجرا شدهاند.
یافتههای اصلی نشان میدهد که حتی اگر نطق کاملا یکسانی هم از سوی مرد و زن اجرا شود،اعتقاد بر این است که مردان سیاستمدار، آگاهتر،قابل اعتمادتر و قانعکنندهتر از زنان سیاستمدار هستند.این تفاوت در امتیازات،نتیجه این بود که بخش مذکر مخاطبان،بهطور منظم از بخش مؤنث مخاطبان بیشتر بودند.در میان مخاطبان مونث، هردو سیاستمدار زن و مرد نمرات تقریبا یکسانی در همهی موارد کسب کردند.محبوبیت کاندیدا و محبوبیت حزب او نیز تحتتأثیر جنسیت سیاستمدارانی که نطق را اجرا میکردند،قرار داشت.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای اصلی نشان میدهد که حتی اگر نطق کاملا یکسانی هم از سوی مرد و زن اجرا شود،اعتقاد بر این است که مردان سیاستمدار، آگاهتر،قابل اعتمادتر و قانعکنندهتر از زنان سیاستمدار هستند.
هادی و ترکیلسن نتیجه گرفتند که«ویژگیهای»مردان از جمله سرسختی( toughness )،قاطعیت( decisiveness )و مانند آن، بر ویژگیهای زنان ترجیح داده میشوند،که این اشاراتی ضمنی به کلیشههای منفی در مورد سیاستمداران دارای جنسیتهای مختلف،چگونه ارزیابی میشوند؛تفاوت معناداری نیافت،اما دریافت که رأیدهندگان محافظهکار فکر میکنند سیاستمدراران مرد بهتر قادرند در مورد سیاستهای حزب مباحثه کنند.
آیا در مورد مردان این تصور هست که ارتباطرگران بهتری هستند،با این تنها یک ویژگی تصادفی است که در بین رأی دهندگان محافظهکار،دیده میشود؟سوگیری جنسیتی،ارتباطات سیاسی و مبارزات انتخاباتی در رابطه با توانایی کاندیدا در بحث کردن( argue )در مورد سیاستهای حزب،ماتلند یافتههای جالبی در حوزهی سوگیری جنسیتی دارد،بهویژه باتوجه به اینکه چگونه طی چند دههی گذشته، مبارزات انتخاباتی تغییر کردهاند.
این سؤال باقی میماند که اگر ما تجزیه تحلیل چند متغیری شامل تمام این فاکتورها و کنترل حزب سیاسیای که افراد در معرض آن بودند را به کار ببریم،آیا این تفاوتهای معنیدار،حفظ میشوند یا خیر؟اولین تجزیه و تحلیل چند متغیری در جدول 2 نمایش داده میشود و نشان میدهد که نطق سیاسی،چگونه ارزیابی شده است.
تاکنون دادههای ما نشان داده است که چگونه مفهوم مهارتهای ارتباطی کاندیدای سیاسی تحتتأثیر کلیشههای جنسیتی قرار دارد و نشان داده که به نظر میرسد استفاده از کلیشهها یا چارچوب جنسیتی بیشتر از زنان در بین مردان به کار میرود."