چکیده:
اوستا شناسان از دیرباز بر این باور بوده اند که ثنویت حاکم بر اوستا صرفا جنبه دینی و عقیدتی ندارد بلکه بازتاب آن را در زبان اوستایی نیز می توان یافت. به عبارت دیگر، در پاره ای از موارد واژه ای که برای موجودات نیک اهورایی به کار می رود با معادل آن برای موجودات زیانکار اهریمنی کاملا متفاوت است. تاکنون درباره منشا پیدایی این دوگانگی واژگانی فرضیه های گوناگونی ارائه شده است، اما هیچ یک جامعیت لازم را ندارد. نگارنده، در این مقاله، خواهد کوشید تا، با بررسی دوباره واژه هایی که اصطلاحا اهورایی یا اهریمنی خوانده می شوند، منشا این دوگانگی را بیابد.
پیشینه تحقیق - نخستین کسی که به بررسی منشا دوگانگی واژگانی در اوستا پرداخت لئوفراختنبرگ بود. او، در مقاله ای تحت عنوان«بررسی های ریشه شناختی درباره واژه های اوهرمزدی و اهریمنی در اوستایی»، با بازسازی معنای اصلی چند واژه به اصطلاح اهورایی و اهریمنی، چنین نتیجه گرفت که منشا این دوگانگی گرایش آغازین به ایجاد تمایز میان انسان و حیوان بوده و، به تدریج، این تمایز رنگ دینی به خود گرفته است...
خلاصه ماشینی:
"او، در مقالهای تحت عنوان «بررسیهای ریشهشناختی درباره واژههای اوهرمزدی و اهریمنی در اوستایی»، با بازسازی معنای اصلی چند واژه بهاصطلاح اهورایی و اهریمنی، چنین نتیجه گرفت که منشأ این دوگانگی گرایش آغازین به ایجاد تمایز میان انسان و حیوان بوده و، به تدریج، این تمایز رنگ دینی به خود گرفته است(1).
واژههای دارای معنای مجازی فهرست مذکور را میتوان به انواع زیر تقسیم کرد: الف ) گاه واژه رایج را، به دلیل ناخوشایند انگاشتن یا عامیانه پنداشتن، در شأن آفریدههای نیک به شمار نیاورده و، به جای آن، حسن تعبیر به کار بردهاند؛ مانند_______________________________ 15) Cf. J.
اما، درباره اهریمن و پیروانش، واژههایی به کار بردهاند که مختص جانوران بوده است (قس فرضیه فراختنبرگ)، مانند واژه رایج واژه مختص جانوران (اصطلاحا معادل اهریمنی) ; staman- aÎh-«دهان»zafar-«پوزه»(19) sraonay-«سرین», zadah- zadah-«کفل»(20) ; paitisÏtna- pd- «پا»zbaraÑa-«پا(ی کج)، پای حیوان»(21)_______________________________17 ) قس گوتی leiÑan «رفتن» ,1481) )Bartholomae ، از ریشه هندواروپایی *leit(h)- «رفتن؛ رهسپارشدن؛ درگذشتن» در: J.
به همین دلیل است که همخانوادههای این واژهها را اکنون کمتر میتوان در زبانهای ایرانی یافت؛ مانند واژه رایج برابر گویشی (اصطلاحا معادل اهریمنی) ; usÏ- gaosÏa-«گوش»karƏna-(= سنسکریت ka¨rnÊa-) , dƏmna- nmaÎna-«خانه»gƏrƏda-(= سنسکریت grÊha¨-) doÎiÑra-«چشم»asÏ-(قس سنسکریت a¨ksÊi-) baoday-«بو»gantay-(قس سنسکریت gandha¨-) spaÎda-«سپاه»haeÎnaÎ-(= سنسکریت se¨naÎ-) ; asman- asan-«آسمان»dyav-(= سنسکریت dyu¨-) zan-«زادن»hav-(= سنسکریت suÎ-)(25) بدین ترتیب، بهنظر نگارنده، میتوان واژههای مورد بحث را به دو دسته کلی «واژههای _______________________________ 22 ) درباره کاربرد صورتهای مختلف ضمیر پرسشی ka- «چه؟» بهعنوان پیشوند تحقیر á ,427 Bartholomae ."