چکیده:
نظر به اینکه دعا از جمله عالیترین مضامین دینی است که از یکسو از نگاه ادیان مختلف به عنوان یک عامل تأثیر گذار در تدبیر امور تلقی میشود و از سوی دیگر از نگاه فلسفی ابهاماتی را با خود به همراه دارد بخشی از رسالت فیلسوفان تبیین جایگاه این آموزه الهی در میان آموزههای فلسفی است.ابن سینا(370-428 ه ق)نیز از جمله فیلسوفان شهیر عالم است که در برخی از آثار خود از جمله در شفا،نجات،تعلیقات و رسائل بهطور مستقل یا در ضمن مباحث دیگری به این بحث پرداخته و بدین وسیله کوشیده است به برخی از ابهاماتی که در آن وجود دارد پاسخ دهد.
خلاصه ماشینی:
"از اینرو ابن سینا در این باره میگوید: «سبب اجابت دعا هماهنگ شدنه اسباب و علل فاعلی و قابلی باهم است به خاطر حکمت الهی،و آن این است که سبب دعای شخصی در متعلق دعایش و سبب وجود آن شئ باهم از ناحیه باری تعالی هماهنگ بشود و اگر گفته شود آیا وجود شیء بدون دعا و هماهنگیاش با آن صحیح میباشد میگوییم خیر برای اینکه علت آن دو واحد است و آن باریتعالی است و اوست که سبب وجود آن شیء را دعا قرار داده است همانطور که سبب صحت این مریض را شرب دوا قرار داده است و مادامی که دوا نخورد صحت پیدا نمیکند همین حالت در دعا و هماهنگی متعلق دعا با دعاهست به خاطر حکمت الهی این دو باهم هماهنگی دارند برحسب قضا و قدر الهی»1 در واقع از آنجا که ابن سینا نخست هر حادثهای را برمبنای نظام علی و معلولی توجیه مینماید دعا را نیز از این قاعده مستثنا نمیداند.
نتایج بحث با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت شیخ الرئیس با غایتمند دانست روابط بین پدیدههای عالم آفرینش و با اثبات و پذیرش اصول تخلفناپذیری مانند اصل علیت و همچنین با قائل شدن مراتبی برای وجود ضمن اینکه توانسته به خوبی جایگاه فلسفی دعا را تبیین نماید در راستای آن راهحلهایی نیز برای رفع تعارضات موجود در بحث دعا از جمله تعارضی که در باب این مسئله با مسئله قضا و قدر، قانون علیت و انفعال در ذات و اراده الهی مطرح است ارائه نموده است."