چکیده:
خواجه نصیر الدین در مبحثی دربارهء انعکاس قضایای ممکنه در کتاب اساس الاقتباس میگوید:«پس معلوم شد که این اعتبار مقتضی فساد انعکاس ممکنات است و مؤدی به مذهبی است که نزدیک باشد به مذهب آن جماعت که اطلاق و ضرورت و امکان را به اسوار متعلق گردانند».خواجه در این عبارت اطلاق جهت بر سور را نظر جماعتی از منطقدانان میداند و نه عموم آنها،که خود خواجه قطعا از این جماعت نیست؛زیرا وقتی او از موضع طبیعی جهت سخن میگوید برای آن فقط یک موضع طبیعی بیشتر قائل نیست.
این نظر در مقابل نظر کسانیی است که برای جهت در جمله دو موضع طبیعی قائلاند:یکی در کنار رابطه و دیگری در کنار سور،هنگامی که سور در جمله وجود داشته باشد.این نظر دوم نظر ابن سینا و برخی دیگر مانند عمر بن سهلان ساوی،ارموی،و قطب الدینرازی است.از آنجا که ابن سینا و ساوی قبل از خواجه و ارموی معاصر خواجه و قطب الدین رازی پس از وی میزیستهاند و این بحث به نتیجهء مطلوب نرسیده است،مناسبت داشت ادلهء مثبتین تعلق جهت به سور دوباره مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این وظیفهایی است که این مقاله بر عهده گرفته و نتیجهای که بدان دست یافته این است که دادههای مورد استناد مثبتین پذیرای توجیهی متفاوت است و میتواند به گونهء دیگری تفسیر شود و قبول آنها مستلزم قبول قول تعلق جهت به اسوار نیست.
خلاصه ماشینی:
"ابن سینا این نکته را چنین بیان میکند: و دلیل بر تغییر معنا اینکه صورت نخست[وقتی جهت در کنار رابطه واقع شده است]نزد جمهور مردم مورد شک نیست،زیرا هر فرد از افراد مردم میداند که در طبیعت او دوام کتابت یا غیر کتابت برای او ضروری نیست،لیکن این گفتهء ما که«ممکن است هر انسانی کاتب باشد»،بر این فرض که امکان جهت کلیت قرار گرفته باشد،قابل تردید است.
تکرار سخنان شیخ در کتابهای البصائر النصیریه و المطالع الانوارسخنان صاحب بصائر عمر بنسهلانساوی در فصل ششم کتاب البصائر النصیریه نیز با عباراتی مشابه دربارهء جهت سور و جهت ربط سخنان ابن سینا را تکرار میکند و میگوید: ام چون جهت از موضع طبیعی خود خارج و در کنار موضوع قضیه قرار گیرد چه بسا معنی تغیر کند و گفته شود:[1]ممکن است همهء مردم نویسنده باشند.
682 ق)نیز در کتاب مطالع الانوار،در بخش مربوط به جهت قضایا، با عبارات مشابهی دربارهء جهت سور و جهت ربط سخنان ابن سینا را تکرار میکند و با ذکر یک مثال به توضیح تفاوت جهت سور و جهت حمل میپردازد: جهت همانگونه که میتواند کیفیت حمل،یعنی کیفیت نسبت،باشد-چنانکه دانستی- نیز میتواند بیان کیفیت سور،یعنیی کیفیت عموم و خصوص قضیه نیز واقع شود و میان این دو تفاوت وجود دارد؛زیرا وقتی گفته میشود:[1]کل انسان کاتب بالامکان،در صدق آن شک نمیکنیم."