چکیده:
این پژوهش با هدف سنجش نگرش حوزویان و دانشگاهیان نسبت به یکدیگر انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه مدرسان، استادان،طلاب و دانشجویان مشغول به تحصیل در حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور در سال تحصیلی 81-80 کشور بوده است.نمونه تحقیق 5000 نفر از دانشگاهیان و 1000 نفر از حوزویان بودند که دادههای پژوهش از طریق مصاحبه با آنها جمعآوری شده است.بر اساس یافتههای این تحقیق،در مجموع حوزویان نگرش مثبتتری نسبت به دانشگاهیان دارند.در این میان حوزویان تمایل بیشتر و دانشگاهیان تمایل کمتری برای نزدیک شدن به نهاد دیگر از خود نشان دادهاند. مناسبات و ارتباطات بحوزه و دانشگاه در سطح پایینی است و فاصله اجتماعی دو نهاد بسیار زیاد است.افراد دانشگاهی مسنتر در مقایسه با افراد جوانتر،دانشگاهیهای متأهل در مقایسه با مجردها،اساتید در مقایسه با دانشجویان،دانشگاهیان دارای تحصیلات بالا در مقایسه با افراد دارای تحصیلات پایین،حوزویان مسنتر در مقایسه با افراد جوانتر، حوزویان متأهل در مقایسه با مجردها،مدرسین در مقایسه با طلاب، نگرش مثبتتری نسبت به افراد نهاد مقابل دارند.
خلاصه ماشینی:
"افزایش شناخت و مثبت شدن نگرش با گذشت زمان و تعامل بیشتر دو نهاد به دست میآید ازاینرو پیشنهاد میشود در این راستا به موارد زیر توجه شود: -تشکیل نهادها یا مؤسسات علمی و اجرایی مشترک -انجام تحقیقات و تألیفات مشترک -برگزاری همایش علمی با شرکت اعضای دو نهاد -تشکیل شوراها و انجمنهای علمی با شرکت طرفین -تدریس و تحصیل روحانیون در دانشگاه و دانشگاهیان در حوزه -نقد منصفانه طرفین به صورت مستدل و علمی و پرهیز از هتک حرمت طرفین -تجلیل از نخبگان دانشگاه از سوی حوزه و تجلیل از نخبگان حوزه از سوی دانشگاه -نقش صدا و سیما در نزدیکی این دو نهاد با تدوین برنامهها،برگزاری میزگردها و سایر فعالیتهای مشترک،برای تغییر ذهنیتهای موجود مبنی بر فاصله زیاد میان دو نهاد،قطعا بسیار مؤثر و سودمند است.
آنچه یافتههای این پژوهش نشان میدهد این است که نگرش حوزویان و دانشگاهیان چگونه است و در چه سطحی است؟آیا آنها نسبت به یکدیگر خوشبینی یا بد بیناند؟پی بردن به«چرایی»یافتههای فوق کاری فراتر از این میطلبد، هرچند تفاوت میان نگرشها براساس متغیرهای مختلف سنی و تحصیلی که به خوبی تفاوت میان گروههای مختلف میان دو نهاد را نشان میدهد،میتوانند به عنوان فرضیات قابل اتکایی برای پژوهشهای علتکاوانه مورد استفاده قرار گیرند،اما این امر پیش از هرچیز باید متکی به نظریات جامعهشناسانه و روانشناسانهای باشد که دلائل به وجود آمدن نگرشهای خاص در افراد و گروهها را نشان میدهد."