خلاصه ماشینی:
"نکته جالب دیگر اینکه مترادف دانستن سیاست با قدرت و حکومت از رایجترین برداشتهای سیاسی بود اما مترادف دانستن سیاست با مدیریت و مفاهمه و تدبیر جمعی به جز در پارهایدکتر مجید وحید *سیاستهای اشتغال دولت فرانسه در دهههای 1980 و 1990:منطق و جهتهای اساسیچکیده:خروج از دوره سیساله با شکوه(1975-1945)با مشخصه رشد اقتصادی بالا و بادوام و ورود به دوره رشد پایین اقتصادی و بیکاری ساختاری، کشورهای توسعهیافته غربی را خصوصا از 1980 بدین سو واداشته تا مجموعهای از سیاستگذاریها را با عنوان سیاستهای اشتغال تدوین کرده و به اجرا گذارند.
چنین عملی یا در برگیرنده خط مشیهای بیمه بیکاری و ترغیب به برگزیدن باز نشستگی زودتر از موعد میگردد که از آنها به عنوان سیاستهای منفعلانه اشتغال 1 یاد میگردد، یا شامل سیاستهایی میگردد که برای آموزش حرفهای بیکاران، کمک به حفظ، توسعه و ایجاد اشتغال، و افزایش کارآمدی بازار کار تعریف گشتهاند که از آنها به سیاستهای فعالانه اشتغال 2 تعبیر میگردد.
چنین وضعی مستلزم وجود نیروهای کار پرمهارت و بسیار تخصصی و در عین حال منعطف در خصوص قابلیت قرارگیری در پستهای کاری میباشد؛-افزایش قابل توجه دستمزها و هزینههای تأمین اجتماعی که سبب جایگزینی نیروی کار به وسیله سرمایه میگردد؛-بازار کار سالهای 1985-1975 باید به عرضه فزاینده نیروی کار جوانان که حاصل سیاستهای تشویق و ترغیب زاد و ولد در دهه 1950 میباشد 1 پاسخ دهد...
به این حال تمرکز سیاستگذاریها بر اشتغالزایی برای جوانان سبب میشود که نخستوزیران سوسیالیست دولت میتران (18) تا مدت زیادی تأثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی توسعه بیکاری بلند مدت (19) را که با آهنگی دو برابر نسبت به نرخ کلی رشد بیکاری صورت میپذیرد، از نظر دور بدارند."