خلاصه ماشینی:
"از آنجایی که نظریهی اسملسر یکی از پیچیدهترین و تا حدودی نظاممندترین رویکردها در میان نظریههای رفتار جمعی است و با توجه به قابلیت بالای نظریه رفتار جمعی در تبیین حرکتهای جمعی به طور عام و جنبشهای اجتماعی به طور خاص و غفلت از این نظریه در تبیین نهضتهای اجتماعی-سیاسی از طرف محققین، به نظر میآید که کاربست این نظریه(البته به صورتی منقح)زوایای (تصویرتصویر) مهمی از علل وقوع انقلاب اسلامی و فرایند آن و حتی مراحل بعد از انقلاب و پیامدهای آن را روشن میکند.
نویسنده در شرح فریضهی تحقیق بیان میکند که با توجه به اینکه در ایران قبل از انقلاب؛اولا:شرایط متعدد ساختاری،مساعد برای انقلاب بودهاند،دوم:در آن شرایط فشارهای ساختاری متعددی به وجود آمدهاند،سوم:عقیدهی تعمیم یافتهای که متضمن بازتعریف ارزشها و مبین شرایط فشار باشد،رشد و انتشار یافته و مقبولیت عام پیدا کرده است،چهارم:عوامل شتاب دهندهای که عقیدهی تعمیم یافته را به موقعیتهای عینی پیوند دارد و ضعف حکومت را نمایان ساختهاند، روی دادهاند،پنجم:رهبری بلامنازع و توانا و همچنین بسیج مؤثر و کارآمد کنشگران به وجود آمده است و ششم:دستگاه کنترل اجتماعی، ناکارآمد و ناهماهنگ بوده و از عمل بازمانده است،جنبش انقلابی سیاسی-مذهبی معطوف به ارزش،در انقلاب ایران امکان تحقق یافته است.
به نظر نویسنده با همهی انتقاداتی که بر نظریهی اسملسر وارد شده است،نظریه شش مرحلهای وی از قابلیت خوبی برای تبیین جنبش انقلاب اسلامی برخوردار است به شرط آنکه در کاربست این رهیافت به نکات اصلاحی و تکمیلی زیر توجه شود: زمینهها و اقتضائات ساختاری علاوه بر فشارهای ساختاری، باعث تحمیل فشارهای روانی بر افراد و در نهایت باعث ادراک و احساس محرومیتهای متعدد میشود."