خلاصه ماشینی:
مثلا با مطالعه در جدول شماره 4 میتوان دریافت که هر گروه از فراوانترین مقولات از لحاظی با یکدیگر تجانس دارند و میشود آنها را در ابعادی قرار داد:یکی بعد عاطفی و ارزشهای اخلاقی که شامل روابط و بستگیهای خانوادگی، تعلقات مذهبی، کمک کردن به دیگران، مهربانی و دوستی و همچنین مفاهیم مربوط به گروه و مفاهیم دیگری چون قدرت است که نوعی ساخت ارتباط میان به تصویر صفحه مراجعه شود افراد میباشد.
از دقت در ترکیب فراوانی این مفاهیم چنین برمی آید که برخی از آنها جنبه خاصی را نشان میدهند مثلا مفاهیم مربوط به ساخت روابط میان افراد سهگونهاند:محبت و مهربانی و نیکوکاری-قدرت و بایستن-همکاری و دوستی که آخری نسبت به دیگران کمترین فراوانی را دارد، به نحویکه شاید بتوان چنین فرض کرد که فراوانترین مضامین مربوط به ارتباط میان افراد، آنهائیاند که روابط یک جانبی یعنی بایستن و قدرت و یا ترحم و مهربانی را نشان میدهند و همکاری که براساس روابط متقابل و همسطح است، نسبتا کمتر دیده میشود، امر دیگر که از دقت در مضامین این بعد استنباط میشود کمبودن نسبی فراوانی مضامینی است که ظاهرا توصیفکننده رشد فرد میباشند، مانند اثبات وجود، اتکاء به خود و آزادی بیان.
در مورد شواهد تعیینکننده یک مقوله نیز، همانطور که در فوق ذکر شد، تفاوتهائی به نسبت کتب دیده میشود، مثلا فراوانی شواهد مربوط به مفهوم خانوار-مفهومی که در کلیه کتابهای درسی با درصد نسبتا قابل توجهی مشاهده شده است-به نسبت کتب مختلف متفاوت است و واحدهای عنوان هر یک تصویری بیش و کم متفاوت از خانواده ترسیم میکنند 1 .