خلاصه ماشینی:
1-آب روی نوشتهاند"نوعی استعاره-اضافهء تشبیهی-روئی که از لطافت مانند آب است" شراب خورده و خوی کرده کی شدی به چمن؟ که آب روی تو آتش در اغوان انداخت(71) بخت خوابآلود ما بیدار خواهد شد مگر؟ ز انکه زد بردیده آب روی رخشان شما(21) باید گفت که منظور از آب در اینجا تنها لطافت نیست،بلکه ایهام سهگانهای در کار است:یکی عرق روی(خوی کردگی)که ضدّ خود،یعنی آتش در ارغوان انداخته است.
نجم رازی در مرصاد العباد مینویسد"شرط تصفیهء دل آن است که اول داد تجرید صورت بدهد،به ترک دنیا و عزلت و انقطاع از خلق و مألوفات طبع و یافتن جاه و مال،تا به مقام تفرید برسد،یعنی تفرد باطن از هر محبوب و مطلوب که ما سوای حق است(چاپ بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 802)و در این بیت دیگر: گر روی پاک و مجرّد چو مسیحا به فلک از فروغ تو به خورشید رسد صد پر تو کلمهء پاک تا حدی مرادف مجرد قرار میگیرد،مسیح باکس دیگری البته به آسمان نمیرفت،ولی میبایست عاری از تکلّفات دنیوی باشد،داستان"سوزن"در ارتباط با همین معنی ساخته شده است.
"در این بیت: آن جوانبخت که میزد رقم خیر و قبول بندهء پیر ندانم ز چه آزاد نکرد(831) خیر در اینجا قبول است" اگر این معنی را بپذیریم،چنین معلوم میشود که"خیر و قبول""اصطلاحی بوده است که هنگام آزاد کردن بندگان،از جانب دارنده،به کار میرفته،ولی قبول این نظر مشروط به آن است که از منبع معتبری استخراج شده باشد.
". چنین مینماید که سال در اینجا نه ظرف زمانی معیّن،بلکه مدّت درازی منظور است که معنی مصراع این میشود:اگر پس از مدتها...
از مصراع دوم خود بیت(56)نیز همین معنی استنباط میشود،زیرا آن را در ردیف مصطبه قرار داده است،که در شعر حافظ مکانی اعیانی است.