خلاصه ماشینی:
"فقر و تهیدستی بر اثر افزایش قیمتها در همه جا آشکار گردید و طبقات زحمتکش و محروم جامعه به مخالفت و ستیز با ماشین و مدیران صنایح جدید برانگیخته شدند و منازعات طبقاتی بوجود آمد و چون اثر بارز انقلاب صنعتی در بعضی کشورها فقط توسعه اقتصادی بود و نه ترقی اجتماعی و یا بهزیستی عامه مردم،رفته رفته نظر دانشمندان به این مسائل معطوف میگشت، و تفکر و چاره اندیشی روزبهروز ضرورتر مینمود تا اینکه فشار تمرکز تعداد کثیری از جمعیت در نواحی شهری،نیاز به مواد تولیدی روستایی را تشدید نمود کارخانجات صنعتی نیز برای مصارف تولیدی خود به روستا وابسته شده بودند و برای تأمین نیازهای مصرف کارخانجات خود،روستائیان را تشویق به کشتهای مورد نیاز خویش مینمودند و محصولات آنها را با سود قابل توجه جذب میکردند.
مسائل فوق که عملا"مبتنی بر نیاز مبرم به مواد خام مورد استفاده در صنایع و کارخانجات نواحی شهری بود،توجه به منابع تولیدی را بیشتر نمود و لزوم شناخت استعدادهای نواحی روستایی را تشدید ساخت و چون شناخت نواحی روستایی و روستانشینی بدون رابطه با محیط طبیعی آن نمیتوانست نیاز فوق را برآورده سازد با اینکه علوم دیگری همچو جامعهشناسی روستایی (مردمشناسی روستایی،جمعیتشناسی روستایی)بررسیهای روستایی را آغاز کرده بودند ولی چون هیچیک از آنها همزمان به شناسائی محیط طبیعی روستا و استعدادات بالقوه آن در ارتباط با معیشت انسان در روستا نمیپرداختند و تنها علمی که میتوانست از این جهت بیش از سایر علوم موءثر واقع گردد و جواب نیازهای فوق را بدهد و ضمن شناخت فضای روستا،معیشت ساکنین آنرا نیز مورد مداقه قرار دهد جغرافیای روستایی بود و چون نیاز به این علم شدید"مورد توجه قرار گرفت،این علم رو به توسعه و تکامل میرفت."