خلاصه ماشینی:
"میرنوروزی به مانند مراسمی است که بابلیان برای خدای خود«بعل»میگرفتند و همانطور که اشاره شد،ایرانیان قبل از دورهی تمدن یونانی،بازیهای دراماتیک مرگ در رستاخیز بعل را نمایش میدادند،با این تفاوت که میترا جای بعل را گرفت و این رسم را«ستیک»نام گذاشته بودند و تا قبل از حملهی اسکندر و جابجایی فرهنگی بین ایران و یونان ادامه داشته است و در غرب ایران،تا قرنهای اولیه میلادی نمایشهای مذهبی روز اول سال آشوری و هخامنشی شبیه همین جشن«ستیک» که در لاتین«ساکا»میگفتند برپا میشدهاست.
ابوریحان در التفهیم مینویسد:«آذرماه به روزگار خسروان اول بهار بوده است و به نخستین روز از وی از بهر فال،مردی بیامد کوسه، برنشسته برخری،و به دست کلاغی گرفته،و به یاد بیزن خویشتن باد همی زدی و زمستان را وداع همی کردی وز مردمان بدان چیزی یافتی و به زمانه ما به شیراز همی کردهاند و به ضریبت پذیرفته54از عامل،تا هرچ ستاند از بامداد تا نیمروز ضریبت دهد و تا نماز دیگر از بهر خویشتن را بستاند و اگر پس از نماز دیگر بیابندش سیلی خورد از هر کسی»64و74 منظور از زمان خسروانی که ابوریحان بدان اشاره میکند،زمان ساسانیان است،چرا که«خسرو»،لقب چند پادشاه ساسانی بوده است و در زمان ساسانیان عدم تطبیق فصول با طبیعت وجود داشت و آذر با بهار مطابقت داشته است و در آثار الباقیه همین دانشمند،زمان این رسم به پادشاهان کیانی میرسد که این به سبب مبالغه است نه چیز(به تصویر صفحه مراجعه شود)دیگر و زمان دقیق پیدایش این رسم،همان دورهی ساسانی است."