خلاصه ماشینی:
از همینرو بود که وقتی اولین داعی عباسیان در خراسان که مستقیما به نفع آل عباس دعوت میکرد،با واکنش تند هواداران بنی فاطمه به رهبری«غالبابرشهری»مواجه شد و حساسیت ایشان را برانگیخت(ابن عبری،102)،بلافاصله به دستور محمدبنعلی عباسی برای جلوگیری از تفرقه و نیز بهرهبرداری از هواداران علوی،با تغییر تاکتیک از ذکر نام شخص معین خودداری و تحت شعار کلی"الرضا من آل محمد"دعوت میکنند(طبری،وقایع سال 031)11.
باوجوداین تا اوایل قرندوم هجری فعالیت تبلیغاتی مشخصی از ناحیهء ائمهء امامیه در خراسان صورت نگرفته بود و بلکه امامصادق(ع)بر این امر صحه نهاد و ضمن رد درخواست ابوسلمه برای انتقال دعوت به ایشان تأکید کرد که ابوسلمه شیعه نیست و خراسانیان پیروان ما نیستند(ابن عبری،102).
نکتهء قابل توجه در این میان،آن است که حد اقل بخشی از شیعیان خراسان همچون دیگر گروههای شرکتکننده در قیام،به راستی تصور میکردند که قیام ابومسلم برای حصول اهداف آنهاست و در جهت انتقال قدرت به فردی از خاندان علویان سیر میکند.
حلقهء تکمیلی در تاریخ گسترش تشیع و در نتیجه اسلام در ایران عهد اموی،قیام عبد اللهبنمعاویه طالبی است که در سال 721 در کوفه علیه حاکم اموی قیام کرد.
عبد الله درحالیکه طی زد و بندهای سیاسی توانست گروهی از خاندان آل عباس،بنی هاشم،غلامان،موالی و حتی خوارج را به سمت خود جذب کند و بر شهرهای غربی و مرکزی و جنوبی ایران دست یابد و سکه به نام خود ضرب کند،پس از شکست از نیروهای اموی به امید بهرهگیری از کمک ابومسلم به سیستان و خراسان گریخت و در آنجا ظاهرا توسط ابومسلم که او را مانعی سر راه خود تلقی میکرد،به قتل رسید(اصفهانی، الاغانی،021/11؛طبری،وقایع سال 721 و 921).