چکیده:
در این مقاله قسمتی از منظومهی خسرو و شیرین نظامی،یعنی مناظرهی خسرو و فرهاد،جهت تحلیل ساختاری انتخاب شده است:مناظره میان شخصیتهای داستانی،از شگردهایی است که در معرفی شخصیت و ایجاد کشش و جذابیت در داستان کارکرد مهمی دارد.در این مقاله از روش تحلیل ساختارگرایانه،استفاده شده است.و نگارنده بدون در نظر گرفتن شیوهی مکالمهی خسرو و فرهاد و صحت و سقم گفتههای هریک،بافت ساختاری شعر(شگرد تقابلی)،ساختار روایت،ساختار محتوایی مناظره،شخصیتپردازی،بار دلالتی واژگان،ساخت نحوی،ساخت موسیقایی شعر و نقش واجها،انسجام متنی(دستوری،واژگانی،پیوندی)را به دقت بررسی نموده است.با این تحلیل ساختاری میتوان به تناسب هنری و ظرافتهای کلام نظامی پی برد و نشان داد که شاعر در ارائهی گفتوگوی نمایشی از نظر هنر و اصول داستاننویسی تا چه حد موفق بوده است و به عنوان یک شاعر سنتی در این شاهکار خود به چه میزان از شگردهای داستاننویسی نوین استفاده کرده است.
خلاصه ماشینی:
"این حالت در بسیاری از ابیات،بین مصراع اول و دوم دیده میشود به عنوان مثال در موارد زیر:بگفتا:دوری از مه نیست درخور بگفت:آشفته از مه دور بهتر بگفتا:دوستیش از طبع بگذار بگفت:از دوستان ناید چنین کار بگفت:آسوده شو کاین کار خام است بگفت:آسودگی بر من حرام است بگفتا:رو صبوری کن در ایتن درد بگفت:از جان صبوری چون توان کرد؟ (نظامی،1376:234) خواننده با کشف این تقابلها،بر معمولی بودن شخصیت نخست و اسطورهای بودن دومین شخص بیشتر پی میبرد.
نظامی برای نشان دادن حالت عجز و ناتوانی خسرو سخنان او را به شکل جملات شرطی و گاه با جملات امری و قلدرمآبانه میآورد و اطمینان فرهاد به خود و عشقش را نیز با جملات خبری و یقینی نشان میدهد:بیت یک و دو:به شکل پرسشی بیان شده است.
بگفتا:جان مده بس دل که با اوست بگفتا:دشمنند این هر دو بیدوست (نظامی،1376:235) تکرار صامت«ن»در بسیاری از ابیات طنینآفرین بوده است:بگفت:از دل جدا کن عشق شیرین بگفتا:چون زیم بیجان شیرین (نظامی،1376:235) تکرار مصوت بلند«آ»در دو بیت زیرحالتی از ناله و آه کشیدن را به ذهن تداعی میکند:بگفت:او آن من شد زو مکن یاد بگفت:این کی کند بیچاره فرهاد بگفت:ار من کنم در وی نگاهی بگفت:آفاق را سوزم به آهی (نظامی،1376:235)2-9-توازن واژگانی: این توازن در سه سطح واژه،جمله و گروه ایجاد میشود:بهطور مثال،در بیت زیر توازن بین سه واژهی آرد،خورد،بود ایجاد شده است:بگفتا:گر کسیش آرد فراچنگ؟ بگفت:آهن خورد و رخود بود سنگ (نظامی،1376:234) تکرار واژه به دو صورت زبانی متفاوت در ابیات زیر:بگفتا:دوستیش از طبع بگذار بگفت:از دوستان ناید چنین کار بگفت:آسوده شو کاین کار خام است بگفت:آسودگی بر من حرام است (نظامی،1376:234) بهطور کلی تکرار به هر صورت،واج،هجا،واژه و عبارت همگی بر بار موسیقایی متن میافزایند."