خلاصه ماشینی:
"بنیانگذار دولت ساسانی-بیگمان-مردی نظامی بود با تمایلات مذهبی زرتشتی و لقب ارگبذی شهر دارابگرد که از نخستین روزگاران عصیان علیه نظام اشکانی-که در پارس شروع گردید-تا پایان حاکمیت اشکانیان-که در خوزستان به انجام رسید-همچنان با اردشیر همراه بود و آن گاه که او با لقب شاهنشاه ایران در مراسم تاجبخشی خود که نقش برجستهاش در نقش رستم پارس-هنوز-باقیست پدیدار میگردد و یا آن زمان که در پیروزی بزرگ ساسانیان در کنارهء رودخانهء تنگاب پارس-نزدیک شهر گور-خود و فرزندش را در برابر اردوان اشکانی و وزیر او داذبنداذ به نمایش میگذارد،چهرهء نظامی خود را،علی رغم مشروعیتی که نقش برجستهء نقش رستم به او میبخشد پنهان نمیسازد.
برای دریافت چنین پیامی از دل تاریخ باید به ذکر مطالبی پرداخت که مورخان به صورتی پراکنده در مورد پارتها و نیروهای نظامی آنان نقل نمودهاند و آن گاه در نتیجهگیری باید به ذکر تغییراتی پرداخت که اردشیر ارگبذ و کمی بعد شاهنشاه اردشیر در تغییرات ساختاری به ایجاد نیرویی میپردازد که ابتدا در مقابل آخرین شاه اشکانی قرار میگیرد و سپس در میادین بزرگ پیکار با بیگانگان به عنوان یک نیروی مقتدر عمل مینماید.
نکتهء ویژه آن که پیروزی اردشیر بر اشکانیان صرفا با تکیه بر اختلافات عمیق بین سران نظامی و دودمانهای پرنفوذ عصر اشکانی صورت نگرفت،بلکه به نقل از رویداد نویسان سریانی اتحادیههایی از پارسها و مادها علیه اشکانیان پدید آمده بود و متحدین با شهرت( Shahrat )فرمانروای آدیابن و دومتین( Domitien )شاه کرخ( Kerkhukh ) سلوک(کرخ بیت سلوق)هماهنگ شده و با پارتیان به پیکار پرداختند و در این کار که تحت رهبری ارگبذ اردشیر انجام گرفت-پارتها مغلوب شدند و شاهنشاهی آنان برای همیشه از دست رفت»(پیگولوسکایا،ص 219)."