چکیده:
به نظر آناندا کومارا سوامی1چیزها،به لحاظ زیبایی با یکدیگر برابرند در نتیجه میان یک«کلیسای جامع»و یک«انبار»و یا میان یک«گل سرخ»و«کلم بدبو»فرقی نیست و نمیتوانیم بگوییم یکی «بهتر»از دیگری است.زیرا هر یک از آنها تا جاییکه آنچه باید باشد،هست،زیباست.بنابراین از نظر زیبایی،یکی بر دیگری پیشی یا برتری ندارد.بر این اساس نمیتوان چه در هنر و چه در طبیعت از«زشت»یا«کمتر زیبا»سخن گفت و یا برای زیبایی مدارجی قائل بود.موضوع این مقاله بررسی نقد این نگرش به زیبایی است.
خلاصه ماشینی:
"به نظر آناندا کومارا سوامی1چیزها،به لحاظ زیبایی با یکدیگر
موضوع این مقاله بررسی نقد این نگرش به زیبایی است.
میشود ولی نمیتوانیم سلسله مراتبی برای این زیباییها
باید باشد،هست3،زیباست و به همان اندازه خوب است.
Perfect او به زیبایی به واقع شگفتانگیز است زیرا تنها خداوند،
کمال و زیبایی نزد آناندا
اهمیت هنر و زیبایی نزد افلاطون بر کسی پوشیده
افلاطون بیوجود هنر و زیبایی ناشدنی است.
اندازهء یک چیز را میتوان به دوگونه اندازه وجود دارد و یا
دیگر کمال شیء در زیبایی و خوب یآن است و لازمهء
شوئون پنداشت چرا که نزد او نیز بنیاد کمال بر دو چیز
بنابراین زیبایی،چون کمال است،نظم است و راز و با
با این حال تعریف کمال و زیبایی نزد شوئون به باوری
اکنون پرسش این است که کمال از نظر آناندا کوماراسوامی
آنچه برای کلیسای جامع بایسته است ولی چگونه میتوان
به صورت(آنچه یک چیز باید باشد)است،با این همه به
نسبت به دیگری برای آن است که هریک در نوع خود
کلام تا جایی پذیرفتنی است که برای آموزش به کار آید.
تنها در این صورت،یعنی اگر زیبایی و
بنابراین نمیتوان گفت آنچه در طبیعت است و یا همهء
شاید برای همین افلاطون گذشته از واژهء زیبا وجود
دارد بلکه قائل به مراتب یا درجات زیبایی است.
فریتهیوف شوئون نیز بر همین باور است.
یک زیبایی شناسی فراگیر در اینباره چنین آمده است:
پاسخ به این پرسش را نیز باید در همان نظر وی دربارهء
باور جداکردن شیء و زیبایی است چون چیزها دارای
چیزها سلسله مراتبی قائلیم،ناگزیر باید برای زیبایی نیز"