چکیده:
نیما یوشیج(1338-1274)را تنها به عنوان شاعر و نظریهپرداز شعر نیمایی میشناسیم؛درحالیکه این هنرمند، علاوه بر شعر،در زمینهء داستاننویسی نیز فعالیت کرده است.هر چند داستانهای نیما پابهپای شعرش پیش نرفت،اما او توانست از تکنیکها و عناصر داستانی در بارور کردن منظومههای داستانیاش استفاده کند.هدف مقالهء حاضر،مروری بر داستانهای این هنرمند،با تأکید بر بررسی اجمالی داستان«مرقد آقا»،از دو دیدگاه عناصر داستان و جامعهشناسی است.
خلاصه ماشینی:
من برای رنج خود شعر میگویم»(نیما یوشیج 1383:19) نیما یوشیج رقیه رضاپور* (به تصویر صفحه مراجعه شود) چکیده: نیما یوشیج(1338-1274)را تنها به عنوان شاعر و نظریهپرداز شعر نیمایی میشناسیم؛درحالیکه این هنرمند، علاوه بر شعر،در زمینهء داستاننویسی نیز فعالیت کرده است.
نیما داستان را با لحنی انتقادی روایت میکند: در دم افتاد بر سر دختر در بغل آورد دختر و بستر سرد دیدش چون تا سر انگشت زد چو دیوان بر سر خود مشت ساره جان!ساره!ساره خاموش است ساره بیهوش است(نیما یوشیج،1383:110-111) یا نه مرگ است این،تند میراند دختری برده است،شاد میخواند یا به ارّابه،روی سنگستان ساره را بردند سوی قبرستان زن تکانی خورد،دید خود را فرد پنجهایش سرد(همان:112) نیما دربارهء شعر خود میگوید:«من عقیدهام این است که مخصوصا شعر را از حیث طبیعت بیان آن،به طبیعت نثر نزدیک کنم و به آن اثر دلپذیر نثر را بدهم»(پورنامداریان،1377:162).
اگر شعر و ادبیات به طور اعم نتواند این منظور را عملی بسازد،نمیتواند هم واسطهء قوی برای پروراندن ذوق و فکر طبقهای شود»(نیما یوشیج، 1350:79) محتوای اصلی آثار نیما،رنجی خودخواسته است و به نظر او،هنرمند واقعی باید این جوهر انسانی را در خود بپروراند.
در این مقال،آثار داستانی نیما به ترتیب زمانی و به اجمال معرفی میشود و سپس داستان«مرقد آقا»بر اساس عناصر داستان و نقد جامعهشناسی بررسی خواهد شد.
در سال گذشته یک رمان کوچک و غمگین و مالیخولیایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) را که تقریبا 11 سال قبل نوشته بودم،سوزاندم»(نیما یوشیج،1383:559) -آیدین:در سال 1304 یک فصل از آیدین در پاورقی شفق سرخ به سردبیری علی دشتی چاپ شد مکان وقوع داستان،قفقاز است و داستان، سرگذشت هوسرانی زنی گرجی با نوکرش را بازگو میکند.
مرقد آقا داستان بلندی است که نیما به دلیل پیامدهای سیاسی،قرن هشتم را برای زمان ارش انتخاب کرده است؛درحالیکه به وضوح میتوان جهان داستان را بر عصر نویسنده منطبق کرد.