چکیده:
در این مقاله،پس از مفهومشناسی«ریزوم»3و اصول حاکم بر آن،به تبیین فضای ریزوماتیک و هموار دلوز،به عنوان هسته و اساس فلسفه ژیل دلوز4پرداخته و سپس کاربرد این فضا را در برنامهی درسی مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.مفهوم ریزوم و فضای ریزوماتیک دلوزی،بهتر از هر مفهوم دیگری بیانگر یادگیری در محیط مجازی و اینترنتی است.اینترنت میتواند همچون ریزوم عمل کند و اصول حاکم بر ریزوم بر یادگیری مجازی نیز حاکم است.فضای ریزوماتیک دلوزی به برنامهی درسی از منظر جدیدی نگاه میکند.برنامهی درسی در این فضا،رویدادی نمادی و کوچگرایانه میباشد. بررسی پیامدهای نظریهی ریزوم در حوزهی برنامهی درسی،از اهداف اساسی این مقاله میباشد.
This paper drawing upon the Rhizome concept and its underpinning principles articulates the smooth Rhizomatic space as the essence of the philosophy of Gilles Deleuze and discusses its application in curriculum development. The Rhizome concept and Rhizomatic space explain best the virtual learning environment. The internet can operate like Rhizome under the same dominant principles. The Rhizomatic environment looks at curriculum from a new perspective assuming curriculum as a symbolic and moving event. Implications of the Rhizome theory in curriculum development are examined as the main objectives of the study.
خلاصه ماشینی:
ریزوم و فضای ریزوماتیک دلوزی در تبیین یادگیری مجازی و اینترنتی و اصول حاکم بر این نوع یادگیری نقش تعیینکنندهای میتواند داشته باشد.
در"ارتباط و ناهمگونی"3(به عنوان دو اصل از اصول ریزوم)،هر نقطه با نقطهی دیگر مرتبط است و بین حلقهها و زنجیرههای علائم و رمزهای گوناگون،ارتباط نزدیک وجود دارد.
ولی داینالت1با توجه به فلسفهی فولدینگ دلوز و کثرتگرایی عرضی صرف در دیدگاه دلوزی که به هیچ وحدتی منجر نمیشود،امکان این نوع برنامهی درسی را از منظر دلوز رد میکند و معتقد است چون ریزوم در نظر گرفتن ریشههای فرعی بدون در نظر گرفتن ساختار اصلی گیاه است و این ریشهها هیچگاه به وحدت نخواهند رسید،امکان وحدت حوزههای معرفتی وجود ندارد.
در دیدگاه دلوزی یک مفهوم به تنهایی هیچ معنایی را افاده نمیکند،بلکه یک مفهوم یا واژه در ارتباط با واژگان دیگر معنا مییابد و این ترکیب واژگان است که زبان را میسازد.
تمرکززدایی و ارتباط چندسویه،از دیگر ویژگیهای برنامهی درسی نمادی در فضای ریزوماتیک دلوز است (AmorimRyan:8) .
به نظر هوا(2004)ساختارگرایی، پویاییهای ارتباطی بین دانشآموز/معلم را محدود کرده است و یک فضای دو قطبی ایجاد کرده که در یک سر این قطب معلم و در قطب دیگر آن دانشآموز قرار دارد.
برنامهی درسی در این فضا،به عنوان بخشی از ابعاد تعلیم و تربیت نمادی و کوچگرایانه مطرح است و بر تغییر،تفاوت،ناهمسانی،ارتباط افقی و خط سیر تأکید دارد.
در نهایت فضای ریزماتیک با تضعیف روابط سلسله مراتب و ارتباط عمودی منبع اقتدار را رد کرده و دانشآموز را همعرض معلم قرار داده و با بسیاری از روشهای تربیتی مورد استفاده در برنامههای درسی خودمان از جمله روش الگوگرایی در چالش اساسی است.