خلاصه ماشینی:
"طرح پژوهش در پی تحقیق اهداف پژوهش حاضر مبنی بر شناخت تفاوت نوجوانان بزهکار و عادی و شناسایی اثرات روششناختی-رفتاری بر ارتقاء شناخت اجتماعی بزهکاران پسری که مرتکب جرایم پرخاشگرانه(قتل،ایراد ضرب و جرح،تجاوز جنسی،آدمربایی، سرقتهای توام با پرخاشگری(سرقت مسلحانه،زورگیری،کیف قاپی)شده بودند از دو روش کمی و کیفی(عمدتا با روش توصیفی -تحلیلی)به صورت تلفیقی استفاده شد.
در بخش کمی ابتدا شناخت اجتماعی نوجوانان بزهکار و عادی در 4 سطح از این متغیر(مهارتهای کنترل خشم، مهارتهای ارتباطی،و مهارتهای حل مساله اجتماعی در ابعاد سازگاری)مورد مقایسه قرار گرفت و سپس تاثیر روش شناختی-رفتاری بر ارتقاء شناخت اجتماعی پسران بزهکار در سطوح فوق بررسی شد.
به علاوه به کارگیری آزمون یک متغیره ANOVA به طور جداگانه نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات پس آزمون متغیرهای کنترل خشم و مهارتهای ارتباطی و مهارتهای حل مساله اجتماعی ناسازگارانه معنیدار است یعنی روششناختی- رفتاری منجر به افزایش سطح شناخت اجتماعی در حوزههای فوق الذکر شده است اما این روش تاثیر معنیداری در بهبود مهارتهای حل مساله اجتماعی سازگارانه بر جا نگذاشته است.
با توجه به اینکه نتایج پژوهش حاضر موید اثربخشی روششناختی پرخاشگرانه شده بودند است از اینرو این پژوهش میتواند به عنوان الگویی برای آموزش شناخت اجتماعی در زمینه کاهش پرخاشگری،افزایش مهارتهای ارتباطی و بهبود مهارتهای حل مساله اجتماعی و مهارتهای شناخت خود مورد استفاده قرار گیرد و از طرف دیگر تبیین نکات مورد تاکید در این پژوهش، پژوهشگران دیگر را در زمینه به کارگیری روششناختی-رفتاری در زمینههای مختلف شناخت اجتماعی یاری میدهد."