چکیده:
از اساسیترین شروط سیروسلوک علمی بعد از روشن شدن مقصد،تشخیص راه است؛زیرا اگر راه منتهی به هدف،معلوم نابشد،ممکن است سالک در طریق انحرافی و خلاف گام بردارد و هرچه بیشتر تلاش کند از هدف و مطلوب دورتبر گردد و به هلاکت و بدبختی ابدی گرفتار شود.از اینرو بهنظر رسید برای دانشجو و طالب معرفت حقایق و معارف قبل از هرکاری شناخت راه آن لازم است.بدین سبب در این نوشتار به بحث دربارهء یکی از طرق معرفت در حد توان پرداخته شد. امید اینکه مفید و مقبول افتد.
خلاصه ماشینی:
"1 قول دوم:هیچ نظری مفید علم نیست،زیرا: الف)اعتقاد جازم حاصل از نظر دو فرض دارد: 1)مطابق با واقع است(-علم) 2)مطابق با واقع نیست(-جهل) هیچیک از دو فرض معلوم نیست؛زیرا اگر فرض اول معلوم باشد علم به آن یا بدیهی است یا نظری ولکن بدیهی نیست چون آراء خردمندان در آن مختلف و بین تصدیق به آن و تصدیق به«الواحد نصف الاثنین»متفاوت است و گاهی خطای اعتقاد حاصل از نظر حتی برای خود ناظر ظاهر میشود.
1 توضیح:ممکن است مراد این باشد که در الهیات از طریق نظر اصلا اعتقاد حاصل نمیشود و یا این باشد که علم به اینکه اعتقاد جازم حاصل از نظر،مطابق با واقر است حاصل نمیگردد بر هر فرض بر این قول به دو وجه استدلال شده است: 1)تصدیق به حقایق الهی مانند ذات و صفات الله تعالی فرع بر تصور آنهاست و تصور آنها محال است،زیرا تصور شیء وجدان آن به حواس یا نفوس یا عقول ماست و وجدان الهیات بههیچوجه امکان ندارد چون متعلق حواس و محدود و محاط به نفوس و عقول ما نمیشوند و یا تصور شیء به حد و رسم است و حد و رسم در آنجا راه ندارند و چون حد در مرکبات است و رسم مفید علم به کنه نیست پس تصور آنها نه بدیهی است و نه قابل کسب،بنابراین تصدیق به آنها محال است.
3 حاصل مستفاد از نه وجه دو امر است:1-از راه برهان اموری در ذهن حاصل میشوند ولی مطابقت آنها با نفس الامر معلوم نیست بهدلیل تبعیت احکام نظری از استعداد ناظر نه از نفس الامر،وجود آراء متناقض با عدم توان یکی بر ابطال دلیل دیگری،وجود اعتقاد جازم در بعضی بدون برهان و زوال،برخلاف دلیل تشکیک کنندگان و ظهور خطای نظر برای خود ناظر یادگیری."