چکیده:
عبد الرحمن بن احمد سهیلی مفسر،محدث،لغتشناس و نحوی برجستهء قرن ششم هجری است،که از او بهعنوان علامهء اندلس یاد کردهاند.مقالهء حاضر پساز گزارشی مختصر از شخصیت علمی سهیلی،به معرفی کتاب ارزشمند الروض الانف میپردازد.این اثر شبیه به دایرة المعارف و از جنبههای مختلف قابل توجه بوده و تقریبا تمام علوم اسلامی در آن گنجانده شده است.در این نوشتار سعی شده علاوهبر بیان نمونههایی از آنها،به برخی ابتکارات سهیلی هم پرداخته شود.بیان دیدگاههای فقهی،کلامی و غیره پیرامون یک مسأله،نقد آراء دانشمندان،استفاده از منابع گوناگون دربارهء یک موضوع،واژهشناسی و غیره ازجمله نوآوریهای سهیلی در الروض الانف است.
خلاصه ماشینی:
"اما در باب مآخذ سهیلی در تألیف الروض الانف،خود وی در آغاز این اثر با آوردن عبارت«سند کتاب»اشاره میکند که سیره را برای استاد خویش حافظ ابو بکر محمد بن عبد الله بن عربی(864-345 هـ)قرائت کرد و او آنرا مورد تأیید قرار داد(الروض الانف،5/1).
آنگاه قول طبری را ذکر میکند که بخت نصر پادشاه بابل هنگامی که دیار یهودیان را ویران -------------- (1)-ابو بکر محمد بن حسن بن درید ازدی بصری،در زمان خویش از پیشوایان لغت،ادبیات و شعر به شمار میرفت،مسعودی مینویسد:«در زمان ما ابن درید در بغداد مهارت خاصی در زمینه شعر و لغت دارد و منزلت وی همچون خلیل بن احمد است»او دارای تألیفات فراوان بود،ازجمله آنها کتاب الجمهرة و کتاب الاشتقاق است که الجمهرة از کتب معتبر در زمینه لغت محسوب میگردد(نک:مروج الذهب، 043/4؛ابن خلکان،323/4-923).
سهیلی اغلب پیرامون هر واقعهای بهنقل دیدگاههای گوناگون میپردازد،از جمله در مورد داستان بحیرا که ابن هشام او را مسیحی معرفی کرده،مینویسد:به گفته زهری در سیره بحیرا حبری از یهودیان تیماء بود؛مسعودی او را از اعراب عبد القیس میداند که نامش سرجیس بوده است؛همچنین نظر ابن قتیبه را هم از کتاب المعارف بررسی مینماید؛آنگاه دراینباره روایت یونس بن بکیر از ابن اسحاق را که مفصلتر است،آورده و اشعاری را که ابو طالب در رابطه با این داستان سروده بنا به روایت یونس بن بکیر ذکر میکند(الروض الانف،502/1-802)."