چکیده:
هرگاه آیین جدیدی برای مردم از سوی خداوند فرود میآید یا اینکه افراد جدید به آیینی میگروند،یکی از پرسشهای اصلی پس از این گرایش و اعتقاد برای دینداران جدید رفتارهای گذشتهء آنان است.آنانکه پیش از رو آوردن به دین جدید،رفتارهای مغایر با آموزههای آن مرتکب شده و یا تکلیفهای الزامی آیین جدید را در گذشته به جا نیاوردهاند،واکنش در برابر آنان چگونه خواهد بود؟ درصدر اسلام رسول خدا صلی الله علیه و اله این پرسشها را با گفتاری پاسخ فرمودند که بعدها فقیهان از آن«قاعدهء جب»را اصطیاد کردند و با توجه به اقبال مردم جهان به اسلام ضرورت پرداختن به آن از منظر فقه در نزد فرهیختگان روشن است.
خلاصه ماشینی:
"فقیهان،اعمال تعبدی را بر کافران واجب دانسته و اگر در حال کفر انجام شود به دلیل نیاز به نیت و قصد قربت پذیرفته نیست و از آن پرسش«تکلیف به ما لا یطاق» به وجود میآید که علامهء حلی آن را چنین پاسخ میگوید:عبادتها اگر درست انجام شود باید مقدمات و شرایط آن هم فراهم آید و برای کافران یکی از شرایط، اسلام آوردن است تا عبادتهایی که به آن مکلف شدهاند درست باشد و این شرط در حد توان و امکان برای کافران بوده و تکلیف به ما لا یطاق نیست.
جریان قاعدهء جب در زکات فقیهان برای اثبات وجوب زکات بر کافران به آیه و ویل للمشرکین الذین لا یؤتون الزکاة و هم بالآخرد هم کافرون (فصلت6/ و 7)استدلال نموده که در آن یکی از دلیلهای عقاب کافران در آخرت نپرداختن زکات عنوان شده و اگر مخاطب به پرداخت زکات نبودند،چرا برای ترک آن عقاب میشوند؟چون در زکات نیت شرط بوده و کافران اهلیت نیت و قصد قربت ندارند و ادای تکلیف در حال کفر صحیح نیست و از سوی دیگر قضا تابع اداست پس قضای زکات هم بر آنان واجب است؛اما دربارهء تازه مسلمانان قضا را تابع ادا نمیدانند،بلکه تابع امر دیگر که«الإسلام یجب ما قبله»است میدانند و وقتی مسلمان شد قضای زکات ساقط میگردد(قمی،بیتا:131) و سال مالی تازه مسلمانان پس از مسلمان شدن آغاز میشود(محقق حلی،4631:094/2).
به نظر میرسد توقف صاحب مدارک جای سخن داشته باشد،چون دلیل ساقط شدن وجوب قضای زکات از تازه مسلمانان تنها حدیث جب نیست که به نظر ایشان از لحاظ متن و سند ضعیف است،بلکه وجود سیرهء قطعیهء پیامبر صلی الله علیه و اله دربارهء تازه مسلمانان میتواند پاسخگوی این توقف باشد."