چکیده:
2-پرسشهای بیجا و غیرمنطقی که در آیاتی از قرآن کریم طرح آنها نهی شده است. 3-پرسشهای غرضآلود که در کتاب و سنت شدیدا مورد مذمت قرار گرفته است. قرآن کریم همهی انسانها را به فراگیری علم دعوت کرده و از آنان خواسته است تا چیزی را که نمیدانند از دانایان بپرسند.پرسش با ابزارهایی چون لفظ، کتابت،اشاره و...از سوی انسان برای کشف مجهولی ابراز میشود.هر پرسشی مقداری روشنایی و معارف به همراه دارد،بدین سبب کسانی که بیشتر میدانند، بهتر میپرسند.میان پرسش و دانش ارتباط تنگاتنگ و لاینفک وجود دارد. پرسش در قرآن کریم صورتهای گوناگونی دارد،گاه سؤالکننده انسانهای عصر رسول الله هستند،گاه خداوند از آنها سؤال میکند و زمانی سؤالها برای آموزش و دعوت انسانها به دین الهی است که از زبان پیامبران و مردم همعصر ایشان مطرح میشود.این مقاله تنها به نوع پرسشهایی پرداخته که از جانب انسانها طرح شده است.پرسشها را با توجه به انگیزهی پرسشگر میتوان به سه دستهی عمده تقسیم کرد: 1-پرسشهای منطقی یا واقعی که قرآن کریم به طرح آن توصیه کرده است.
خلاصه ماشینی:
"پرسش و پاسخهای مطرحشده در قران که به صورت دیالوگ است بر مبنا و زیرساخت پرسش و پاسخ میان حق تعالی و رسولش از یک سو و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مردم از سوی دیگر بود که پرسشهای منطقی بوده و تازه مسلمانان مشتاق علم و آگاهی و یادگیری تکالیف،پیوسته از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میپرسیدند،اینگونه سؤالها اغلب دربارهی احکام عملی و عبادی بوده است که مکلفان برای آگاهی از آن و یا چگونگی ا نجام آن سؤال میکردند،این روش مورد تأیید اسلام است و معمولا این نوع استفهامها در دوران پس از هجرت و در سور مدنی یافت میشود.
در آیهی 201 مائده-که در سؤال نوع دوم ذکر شد-برای تنبه مردم عصر نزول قرآن فرمود:»قومی قبل از شما چنین کردند سپس از پاسخ الهی روی برگرداندند و نزدیک بود انجام ندهند«بیشتر مفسران دربارهی مصداق کلمهی «قوم»در این آیه جمعیت بنی اسرائیل را ذکر کردهاند که با سؤالهای خود سبب میشدند تکالیف و احکام سختتر شود و هنگامی که حق تعالی آن حکم را مقرر میفرمود،روی برمیگرداندند و انجام نمیدادند،همچنانکه در سورهی بقره(17-76)میفرماید که بنی اسرائیل چون مأمور به ذبح گاوی شدند،پی در پی دربارهی آن پرسش کردند،به همین جهت کار را بر خود آنچنان سخت کردند که به دستآوردن چنان گاوی آنقدر مشکل و پرهزینه شد که نزدیک بود از انجام وظیفه خود صرفنظر کنند(4)."