خلاصه ماشینی:
"حافظ میگوید: رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم ما تا به اقلیم وجودمان کلی راه آمدهایم و کلی موارد داریم که در مسایل علمی روز هنوز تکلیفش معلوم نیست بعد از مرگ هم تازه باز به قول همین حافظ: از پس مرگ ز آن سوی فنا صد خطر است تا نگویی که چو عمرم بر سر آمد رفتم باز آن طرف خیلی مسایل و مراحل داریم قبل از تولد هم از نظر اسلامی مراحل زیادی داریم اما این مراحل محدود به دنیاست که در روانشناسی به آن مراحل رشد میگویند،یعنی ما ویژگیهای نسبتا مشترک افراد یک سن را بررسی میکنیم،به ویژگیهای یک سالگی، دو سالگی و...
دانشمندی به نام اریکسون که در این زمینه بسیار کار کرده میگوید نوجوانی سن کسب هویت است؛من کیستم؟کجا هستم؟ اریکسون میگوید ما زا نظر کسب هویت در نوجوانی دو انحراف داریم: 1-نیافتن هویت 2-یافتن هویت کلیشهای و تقلیدی دیروز نوجوانی 23 ساله پیش من آمده وبد افسرده،در عین مذهبی بودن یکسال نماز را رها کرده بود بعد از سربازی به طرف کاری و سپس کشش به طرف سلسله ذهبیه و رفت و آمد به خانقاه،ولی اعتقاداتش شکل نگرفته بود،موقعیت اجتماعیاش تثبیت نشده بود، هنوز مردانگی خود را علیرغم بلوغ جنسی احراز نکرده بود و خودش میگفت من گیجژ هستم.
شما معلمان دینی بهتر از من میدانید، بزرگواری چون سید بن طاووس کتابی دارد به نام کشف المحجه که در آن خطاب به پسرش نوشته است:«پسرم من ورود تو را به سن بلوغ جشن گرفتم برای اینکه خداوند بزرگترین نعمتی که به انسان بعد از نعمت وجود میدهد این است که انسان را به بارگاه ربوبیت خویش راه میدهد»."