خلاصه ماشینی:
"اما ما در کلاس خودمان سعی میکردیم درسمان را بدهیم و امتحان منطقی هم بگیریم نه ظلمی بکنیم و نه در واقع افراطی بکنیم و نه تفریط و خود این یک درس بود برای دانشجویان،یک مسلمان باید وظیفهاش را درست انجام بدهد و در ارتباط با دیگران هم تابع اصول باشد حالا مسئله این است که دانشآموز اگر بداند که ما برای اینکه او به قرآن و اسلام بدبین نشود انضباط مدرسه را زیر پا گذاشتهایم این یک درس بدتری است و تأثیر منفی آن بیشتر است باید به آنها تفهیم کنیم که هر چیز بجای خودش نیکوست و ما در عین حال که دوست داریم شما قرآنخوان بشوید و به اسلام و کتاب حیاتبخش آن خوشبین باشید اما شما باید از وظیفه خود کوتاهی نکنید و درستان را خوب بخوانید و اما قسمت اول سؤال:اگر ما بخواهیم نمرهء کتبی و شفاهی را به دو نمرهء مستقل مبدل کنیم توازن در میان مواد درسی و در کارنامه خیلی به هم میخورد چون اینطور میشود که یک درس مثلا جبر چهار ساعت در هفته در کارنامه به اندازهء یک نمره در معدل تأثیر میگذارد بعد شفاهی قرآن که واقعا باید دانشآموز در سال اول و دوم راهنمایی بر آن مسلط باشد نیز به اندازهء یک درس و یک نمره در کارنامه تأثیر میگذارد.
و شاید بعضی معلمها روشهای بسیار بدیعی داشته باشند من همین جا حقیقتا تقاضا میکنم معلمها تجارب خودشان رابا ما در میان بگذارند اگر معلمی با بکار بستن شیوهایی توفیق بیشتری در تدریس قرآن بدست آورده و فکر میکند اطلاع از آن برای سایر معلمان میتواند سودمند باشد میتواند به ما بنویسد ما در مجله رشد آموزش معارف اسلامی آن شیوه را منتشر کنیم بقیه معلمین هم استفاده کنند به هر حال معلم باید این درس قرآن را شیرین کند،آرایش و زینت بدهد و تاحد ممکن برای دانشآموز مطلوب کند و این دیگر به عهدهء خودشان است."