خلاصه ماشینی:
"آنچه این مورد نشان میدهد آن است که قسمتی از قوانین (PL1) میتواند وقتی در زمینههای قطعی علوم تجربی به کار رفت مورد استفاده قرار گیرد،برای مثال در QM و دیگر اینکه اینجا نمیتواند به کار گرفته شود اما میتواند در علوم رسمی مثمر ثمر باشد(مثلا برای ریاضیات کلاسیک و تئوری مجموعه)اما آن نمیتواند نشان دهد که بعضی از قوانین منطق (PL1) به وسیله واقعیات تجربی قابل ابطال هستند و بنابراین همچنان میتوانند قوانین طبیعت نامیده شوند.
نامهای،قوانین منطق،و"قوانین طبیعت"از دامنه منطق و از دامنه علوم طبیعی اتخاذ شدهاند ولی آنها از دامنه کاربردشان اتخاذ نشدهاند بنابراین هرچند قوانین هر عالم A که در علم دیگری مثل B به کارگرفته شده است که نمونههای آن متغیر میتوانند الفاظ یا نمادهایی باشند برای ذواتی که متعلق به حوزههای مشخص یک عالم خاص B هستند و چنین قانونی قانون علم خاص B نیست.
4-پاسخ به اعتراضات: این درست است که قوانین منطق قابل اجرا برای هر موضوعی هستند و با علوم طبیعی و در نتیجه نسبت به هدی موضوعاتی که به وسیله قوانین طبیعت توصیف و قاعدهمند شدهاند،و به علاوه آنکه این اعتراضات از قوانین منطق پیروی میکنند.
اینکه قوانین منطق مستقل از قوانین طبیعت یا قوانین تفکر هستند(یا اعمال ذهن)در یک معنای مهم میتواند از یک استدلال آورده شده به وسیله Heldaxe که علیه ماتریالیسم موضعگیری دارد،آورده شود که: "اگر ماتریالیسم صادق هست،به نظر میرسد که ما نمیتوانیم بدانیم که صادق است و اگر عقاید من نتیجه روندهای شیمیایی مستمر در ذهن من هستند،آنها بوسیله قوانین شیمی تعیین میشوند و نه به وسیله قوانین منطق"."